هوش مصنوعی دیگر فقط برای افراد فنی نیست؛ اکنون به اندازه یک دفترچه یا مارکر برای مطالعه ضروری است. OpenAI و Google این را میدانند و هر دو وعده یادگیری هوشمندتر را میدهند. اما هر «حالت مطالعه» برابر نیست، همانطور که من بهصورت مستقیم متوجه شدم.
هوش مصنوعی دیگر فقط برای تکنولوژیستها نیست—اکنون به اندازهٔ دفترچه یا هایلایتِر برای مطالعه ضروری شده است. OpenAI و Google این را میدانند و هر دو یادگیری هوشمندانهتری را وعده میدهند. اما هر «حالت مطالعه» برابر نیست، همانطور که من از تجربهٔ شخصیام فهمیدم.
سرعت حالت مطالعه
اگر هنوز متوجه نشدهاید، هوش مصنوعی الآن بخشی اساسی از مطالعه شده است—گاهی برای خوب، گاهی برای میانبرها، اما به هر حال، اینجا مانده است.
همه برای مطالعه از هوش مصنوعی استفاده میکنند، و بله، بسیاری هم از آن برای تقلب در تکالیف استفاده میکنند. اگر بگویم هرگز این کار را نکردهام، دروغ میگویم. اما نکته این است که شرکتهای بزرگ این را میدانند و حالتهای جدید دوستانه با دانشآموزانشان فقط برای نمایش نیستند.
من قبلاً حالت مطالعهٔ ChatGPT را مرور کردهام، اما با یادگیری هدایتشدهٔ Gemini، زمان یک رقابت واقعی رسیده بود. به عنوان کسی که زمان زیادی را (بهطوری خجالتآور) با ChatGPT و NotebookLM گوگل صرف کرده است (که واقعاً برتر است)، بهصراحت کنجکاو بودم که آیا Gemini میتواند تاجگذار شود.
برای حفظ اصالت، هر دو هوش مصنوعی را بر روی سؤالات مطالعات خود آزمون کردم. برای زمینه، من در برنامهٔ PharmD هستم، اما آنچه واقعاً مهم است نحوهٔ عملکرد این هوشها در آموزش است، نه موضوعی که پوشش میدهند.
نتایج، به صراحت، کمی شگفتآور بودند. بهسرعت متوجه شدم که فقط بهدلیل ادعای هر دو برای کمک به یادگیری سریعتر، به این معنا نیست که آنها برابر باشند.
آزمایش حالتهای مطالعاتی هوش مصنوعی
سؤال اول بهدرستی علم موشکی نبود. انتظار داشتم هر یک از همکلاسیهایم پاسخ را بدانند. وقتی MIC را بهخاطر میآورید، همه چیز جا میافتد.
Gemini خرابکار شد. نه تنها بلافاصله پاسخ را فریاد زد (به این معنا که یادگیری هدایتشده شکست خورد)، بلکه سپس گیج شد و بهپاسخی که من حتی نداده بودم، پاسخ داد. به نفعش، Gemini از افشای پاسخ عذرخواهی کرد، اما سپس پاسخ من را تخیل کرد و سعی کرد ادامه دهد. گفتوگو از ابتدا بیمسیر شد.
با ChatGPT، تفاوت آشکار بود. او در مسیر باقی ماند، بهطوری طبیعی بحث را هدایت کرد و من را به سمت پاسخ سوق داد بدون اینکه حس کودک پنجسالهای داشته باشم.
اگر پیش از این پاسخ را نمیدانستم، احتمالاً با کمک ChatGPT بهخوبی پیدا میکردم. از طرف دیگر، Gemini تمام تجربهٔ «هدایتشده» را بهسرعت به یک کمدی تبدیل کرد.
وقتی راهنمایی هدف را از دست میدهد
سؤال دوم برای اینکه به هر دو مدل یک شروع تازه بدهد طراحی شده بود. من تاریخچهٔ گفتگو را پاک کردم و سؤال دیگری پرسیدم—این بار، سؤال کمی انتزاعیتر اما همچنان در همان حوزه. شاید Gemini فقط یک آغاز بد داشته باشد؟ من میخواستم به او فرصتی عادلانه بدهیم.
ChatGPT بلافاصله به بخشی از سؤال که اکثر افراد را سردرگم میکند، متمرکز شد و ابتدا دربارهٔ دارو پرسید—یک گام منطقی کاملاً درست. حس میشد ChatGPT واقعاً میداند کدام قسمتها گیجکننده هستند.
از سوی دیگر، Gemini شروع به پرسش چیزهایی کرد که تا حدی ابتدایی بودند که تقریباً تحقیرآمیز بود. «چه فایدهای دارد که به بیمار آنتیبیوتیک بدهیم؟» منظورم این است، این معادل این است که از کسی که در آزمون رانندگی است بپرسید که آیا میداند ماشین چیست.
حتی پس از ادامهٔ گفتگو برای اینکه ببینم Gemini به کجا میرسد، هرگز نتوانست به مسیر اصلی بازگردد. او فقط به من دربارهٔ مباحث بیاهمیت پایهای فشار میآورد و بهطور کامل هسته سؤال را از دست میدهد. در نهایت باید تسلیم شد.
میتوانید استدلال کنید که Gemini برای مبتدیان مطلق ساخته شده است، اما آموزش مؤثر یک قالب یکسان برای همه نیست. با تخریب اصول پایه، Gemini یک دانشآموز را از دست داد—مقصد اصلی یادگیری هدایتشده نبود.
با وجود تجربهٔ عمیق گوگل در ابزارهای آموزشی (تشکر ویژه به ویژگیهای پادکست هوش مصنوعی NotebookLM)، ChatGPT اینجا تاجگذار است: سؤالات صبورانه و مبتنی بر مراحل آن واقعاً آموزش میدهند.
خب، کدام هوش مصنوعی را باید استفاده کنید؟
حالت مطالعهٔ ChatGPT بیچون و چرە برنده میشود. یادگیری هدایتشدهٔ Gemini وعدهٔ تدریس سقراطی میدهد اما به پایههای خود میلغزد.
اگر به یک همراه مطالعه نیاز دارید که شما را به سمت پاسخها هدایت کند—بهجای اینکه آنها را بهصورت مستقیم بدهد یا به گفتگوهای بیربط بپیچد—ChatGPT پیشی زیاد دارد. هر دو را خودتان امتحان کنید، اما نگوید که به شما هشدار ندادم.