من قبلاً عاشق خواندن بودم. من در یک روز چندین کتاب خوانده ام ، و کتابخانه عملاً خانه دوم من بود. اما در جایی در طول مسیر ، من فقط … متوقف شدم. من سعی کردم بیشتر از آنچه که می توانم حساب کنم دوباره به آن برگردم ، اما هیچ چیز کاملاً گیر نیست. معلوم است ، تمام آنچه که من از دست دادم یک reader بود.
من قبلاً عاشق خواندن بودم. من در یک روز چندین کتاب خوانده ام ، و کتابخانه عملاً خانه دوم من بود. اما در جایی در طول مسیر ، من فقط … متوقف شدم. من سعی کردم بیشتر از آنچه که می توانم حساب کنم دوباره به آن برگردم ، اما هیچ چیز کاملاً گیر نیست. معلوم است ، تمام آنچه که من از دست دادم یک reader بود.
iPad و تلفن من بزرگترین دلیلی بود که من خواندن را متوقف کردم
کتابهای فیزیکی گران هستند و به عنوان یک دانش آموز متوسطه بیکار ، من دقیقاً پول کافی برای ادامه خرید کتابهای جدید نداشتم. بنابراین ، من به iPod و iPhone خود روی آوردم تا خواندن برنامه هایی مانند Wattpad را ادامه دهم و به هر چیزی که به من امکان دسترسی به کتابهای رایگان یا ارزان را می داد ، ادامه دهم. در ابتدا ، کار کرد. من هنوز در حال خواندن بودم ، فقط به صورت دیجیتالی.
اما با گذشت زمان ، من شروع به خواندن کتاب های فیزیکی کردم و پدر و مادرم سرانجام غار شدند و من را کیندل کردند. این ممکن است فقط اوج اعتیاد خواندن من بوده باشد ، و من آن را دوست داشتم. من به همان اندازه که در iPod یا iPhone خود می خواهم حواس پرتی نمی شوم ، و والدینم نگران این نیستند که من ساعت ها را صرف صفحه نمایش پر از برنامه ها کنم.
چند سال پیش ، من به یک آیپد پایان دادم و فکر کردم ، “سلام ، صفحه نمایش بزرگتری دارد و به نظر می رسد مانند یک کیندل ، شاید بتوانم به جای آن خواندن را شروع کنم.”
و من بدترین تصمیمی را که می توانستم گرفتم: من به فروش کیندل خود پایان دادم. قبل از اینکه آن را بدانم ، دیگر اصلاً نمی خواندم. من بعد از نمایش نمایش Netflix را تماشا کردم و فقط بین برنامه ها تندرست می کردم و به خودم گفتم که بعداً به کتاب برمی گردم. من هرگز واقعاً این کار را نکردم و ناگهان سالها گذشت ، و من یک کتاب واحد را در آنچه که برای همیشه احساس می کردم به پایان رسانده ام.
هنگامی که من برای سال 2025 صفحه دید خود را ایجاد کردم ، چیز ساده ای اضافه کردم: کتاب های بیشتر بخوانید. من در حال حاضر برای تعطیلات تابستانی از کالج دور هستم و احساس می کردم زمان مناسبی برای پیگیری آن هدف است.
بنابراین من یک کاری را انجام دادم که می دانستم برای بازگشت به خواندن به من یک شلیک واقعی می دهد: من دوباره یک مالک ereader شدم. من این بار کیندل خریداری نکردم. من با Boox Palma 2 و Note Air 4C به پایان رسیدم.
داشتن یک دستگاه فقط برای خواندن باعث شده است که دوباره عادت بچسبد
من هوای iPad خود را در درجه اول برای تحصیل گرفتم. وقتی احساس مطالعه نمی کردم ، به خودم یادآوری می کردم که بیش از هزار دلار برای آن خرج کردم. من فوراً برنامه یادداشت برداری و برنامه ریزی خود را باز می کردم و حتی وقتی نمی خواستم ، شروع به مطالعه می کنم ، زیرا نوع گناه کار می کند.
مطمئناً ، گرفتن یک ereader به همان روش کار کرد. هنگامی که یک دستگاه گران قیمت در اطراف آن قرار دارید که فقط برای خواندن است ، در نهایت به خواندن می پردازید. به نظر می رسد مغز شما احساس می کند که از آن برای آنچه برای آن منظور شده است استفاده می کند.
و گرچه من شروع به خواندن بر روی ereader خود کردم زیرا احساس می کردم که نیاز دارم ، یک بار که چند روز را صرف خواندن آن کردم ، یادم آمد که چرا عاشق خواندن اینقدر هستم – و این بار ، نمی خواهم متوقف شوم.
یک صفحه نمایش الکترونیکی در واقع مانند یک کتاب احساس می کند ، نه فقط یک صفحه دیگر
این ممکن است آشکار به نظر برسد ، اما تفاوت بین خواندن در iPad و خواندن روی یک reader با صفحه نمایش E-ing بسیار گسترده است. با توجه به اینکه سالها پیش کیندل داشتم ، دقیقاً به یاد نمی آورم که چه احساسی برای خواندن روی صفحه نمایش الکترونیکی دارد.
اما لحظه ای که دستگاههای جدید بوکس را برداشتم ، همه برگشتم. خواندن یک کتاب روی یک صفحه الکترونیکی در واقع احساس می کند که در حال خواندن یک کتاب واقعی هستید ، نه فقط به صفحه نمایش دیگری خیره شوید که اتفاق می افتد کلمات روی آن وجود دارد. تنها چیزی که از دست رفته است این است که بوی کتاب مجزا (اما من تجارت را می گیرم).
من اغلب میگرن می گیرم ، و خواندن در iPhone یا iPad من تقریباً همیشه باعث می شود. من یک کتاب جدید را شروع کرده ام و قبل از اینکه حتی در نیمه راه باشم ، با سردرد به پایان می رسم. نمایشگرهای E-ind به گونه ای طراحی شده اند که روی چشمان شما آسان باشد و واقعاً نشان می دهد. آنها بینایی شما را به روشی که صفحه های دارای نور پس زمینه انجام می دهند ، فشار نمی آورند. با استفاده از EREADERS ، می توانم ساعت ها بخوانم بدون اینکه احساس خستگی آشنای چشم در حال خزیدن داشته باشم.
من هر شب خوانده ام از زمانی که یک reader دریافت کردم. به طور معمول ، هنگامی که چشمانم بیش از حد خسته شد تا ادامه یابد ، خوابم می برد. اما اکنون ، من کسی هستم که خودم را مجبور به متوقف کردن می کنم زیرا واقعاً می خواهم به خواندن ادامه دهم. این در سالها اتفاق نیفتاده است.
ereaders من Android را اجرا می کند ، اما من هر برنامه را بارگیری نمی کنم
بر خلاف اکثر اربابان خارج از کشور (از جمله آمازون کیندلز) ، دستگاه های Boox Android 13 را اجرا می کنند. این بدان معنی است که آنها با فروشگاه Google Play از قبل نصب شده اند و من آزادی بارگیری هر برنامه ای را که می خواهم دارم.
من واقعاً در مورد آنچه در دستگاه های Boox نصب می کنم ، واقعاً عمدی بوده ام و از بارگیری برنامه های رسانه های اجتماعی که هنگام خواندن من را منحرف می کند ، خودداری می کنم. اما من برنامه هایی را بارگیری کرده ام که احساس می کنم واقعاً به تجربه خواندن اضافه می کنم ، و این انعطاف پذیری در واقع باعث می شود که بخواهم بیشتر بخوانم.
به عنوان مثال ، مواقعی وجود دارد که من قصد دارم یک کتاب جدید را شروع کنم اما می خواهم ابتدا به بررسی های کاربر نگاه کنم. وقتی کیندل خود را داشتم ، تلفن یا لپ تاپ خود را انتخاب کردم تا این کار را انجام دهم. با استفاده از دستگاه های Boox ، من فقط می توانم مرورگر (یا برنامه ای مانند Goodreads یا Fable) را باز کنم ، بررسی ها را در آنجا و آنجا بررسی کنم و بدون شکستن جریان من به کتاب شیرجه بزنم.
من هنگام خواندن یک کتاب فیزیکی یا حتی یک reader سنتی ، این نوع انعطاف پذیری را دریافت نمی کنم ، و این واقعاً به من کمک کرده است که وقت بیشتری را صرف خواندن کنم.
من می توانم reader خود را در همه جا حمل کنم ، به همین دلیل همیشه می خوانم
اگرچه من آیفون خود را تقریباً در همه جا با خود دارم ، اما هرگز دستگاه خواندن مورد نظر من نبوده است. این فقط حواس پرتی های زیادی دارد ، و من قبل از خواندن هر چیزی ، روی Tiktok یا اینستاگرام می گشتم.
بنابراین ، قبل از اینکه من یک reader داشته باشم ، iPad من بهترین گزینه بعدی من بود. اگر صاحب iPad هستید ، می دانید که آنها قابل حمل هستند. iPad Air من از صفحه نمایش 10.9 اینچی استفاده می کند و وزن آن 461 گرم است (وقتی پرونده من را اضافه می کنید ، تعداد آن بالا می رود). Boox Note Air 4C خیلی متفاوت نیست و دارای صفحه نمایش 10.3 اینچی است و وزن آن تقریباً 420 گرم بدون مورد است. و گرچه هر دو این اعداد قابل کنترل هستند ، اما دقیقاً دوستانه جیب نیستند.
تغییر دهنده بازی واقعی در اینجا بوکس پالما به اندازه نخل من است که دارای صفحه نمایش 6.13 اینچی است و فقط 170 گرم وزن دارد. فاکتور شکل کوچک به این معنی است که می توانم آن را به جیب یا کیف خود بکشم و در همه جا با خود حمل کنم. من آن را با خودم به ملاقات های پزشک و مواد غذایی مراجعه کرده ام.
من همیشه هنگام بزرگ شدن کتاب را در ماشین می خوانم ، اما خواندن از طریق تلفن من باعث سرگیجه من شد. با پالما ، بالاخره می توانم بدون احساس بیمار دوباره در ماشین بخوانم.
این یک همراه مناسب برای جیب های تصادفی زمانی است که من هرگز از آن استفاده نمی کردم. من وقتی منتظر صف های طولانی هستم ، در پشت صندلی سوار می شوم ، یا حتی در خارج با یک میان وعده می نشینم. رفت و آمد در کالج من نیز بسیار طولانی است ، بنابراین من می دانم که پس از شروع ترم چه می کنم – خواندن. خیلی زیاد
این به بخشی از حمل روزمره من تبدیل شده است ، و داشتن یک وسیله اختصاصی و بدون حواس پرتی در همه زمان ها احتمالاً بزرگترین دلیلی است که دوباره می خوانم. فقط در هفته گذشته ، من چهار کتاب خوانده ام و این با کار کردن تقریباً تمام وقت و دست و پنجه نرم کردن هر چیز دیگری است که من در جریان هستم. این بیشتر از آنچه در سال گذشته خوانده ام است!