پنج بزرگ بیش از هر تجارت دیگری کنترل و نفوذ دارند. آیا زمان آن رسیده است که آنها را به اندازه کوچک کنید؟
Big Tech جهان را با تحریک پیشرفت تکنولوژی تغییر داده است. با این حال، برخی از رهبران دولت بر این باورند که این شرکتها قدرت و نفوذ زیادی دارند و میخواهند آنها را تجزیه کنند.
اگر فناوری بزرگ دنیا را به جلو سوق می دهد، چرا دولت ها اینقدر مشتاق هستند که قدرت آن را کاهش دهند؟
فناوری بزرگ چیست؟
Big Tech به طور جمعی پرکارترین و پررونق ترین شرکت های فناوری در بازار امروز را توصیف می کند. فیس بوک، اپل، گوگل، مایکروسافت و آمازون (که اغلب به آن پنج بزرگ گفته می شود) برندهایی هستند که معمولاً به این شناسه داده می شوند.
با این حال، برخی از منابع شامل منابع دیگری مانند توییتر، سامسونگ و نتفلیکس می شوند. علاوه بر این، مردم اغلب از شرکتهای چینی مانند علیبابا، تنسنت و بایدو در هنگام بحث درباره شرکتهای فناوری بزرگ نام میبرند. با این حال، آنها رقیب پنج بزرگ هستند و نه زیر یک چتر.
آغازهای فناوری بزرگ
شرکت های بزرگ فناوری همیشه چنین نفوذ گسترده ای بر جامعه نداشتند. هنگامی که فیس بوک در سال 2004 راه اندازی شد، فقط دانشجویان دانشگاه هاروارد می توانستند از آن استفاده کنند و به دنبال آن به دبیرستان ها و سایر دانشگاه ها گسترش یافت. تا سال 2006 طول کشید تا این شرکت برای افرادی که ایمیلهای مرتبط با مؤسسه آموزشی را نداشتند، استفاده کند.
در تأسیس اپل در سال 1976، رهبران به دنبال این بودند که رایانه ها را به یک محصول انبوه تبدیل کنند. این یکی از شناخته شده ترین برندهای جهان در دهه 1980 بود. با این حال، در سال 1996، شرکت 867 میلیون دلار ضرر کرد و در آستانه ورشکستگی قرار گرفت. محصولاتی مانند آیپاد، آیپد و آیفون به اپل کمک کردند تا قدرت بیشتری را فراتر از بازار رایانههای شخصی به دست آورد.
زمانی که گوگل در سال 1998 راه اندازی شد، بنیانگذاران آن از یک گاراژ کار می کردند. حتی در آن روزهای اولیه، رهبران رویکردهای غیر متعارفی را در پیش گرفتند، از جمله زمانی که کارکنان برای شرکت در جشنواره Burning Man مرخصی گرفتند. کارمندان همچنین از یک ارزش «شرور نباش» در شرکت پیروی کردند – که به دلایلی به سرعت کنار گذاشته شد.
آمازون تنها به عنوان یک خرده فروش آنلاین کتاب در سال 1994 شروع به کار کرد. یک سال بعد، جف بزوس به میزهایی برای کارکنان کوچک خود نیاز داشت. او متوجه شد که قیمت درها از میزها کمتر است و کارگران را مجبور به استفاده از آنها کرد.
این مثال ها فقدان شاخص های اولیه و فوری موفقیت Big Tech را نشان می دهد. با این حال، همه چیز تغییر کرده است و این شرکت ها اکنون بر بخش هایی غیر از فناوری تأثیر می گذارند. نفوذ زیاد و رو به رشد برخی از رهبران دولت را محتاط می کند.
شرکت های بزرگ فناوری از داده ها برای کسب سود استفاده می کنند
شرکت های بزرگ فناوری اغلب منابع رایگان ارائه می دهند. به عنوان مثال، برای انجام جستجوی گوگل یا داشتن نمایه فیس بوک، هیچ هزینه اشتراکی لازم نیست. با این حال، شرکتهای بزرگ فناوری اطلاعات مشتریان را جمعآوری میکنند و از آن برای کسب سود استفاده میکنند. فیس بوک اطلاعاتی در مورد نژادها، مذاهب و دیدگاه های سیاسی کاربران جمع آوری می کند. سپس می تواند آن اطلاعات را به تبلیغ کنندگان بفروشد.
یک مطالعه توسط Security.org نشان داد که یک شهروند آمریکایی به طور متوسط داده های رسانه های اجتماعی خود را به قیمت 2000 دلار می فروشد. با این حال، آنها نمی توانند در حالی که هنوز از خدمات مربوطه استفاده می کنند، از دادن اطلاعات سایت ها خودداری کنند.
این دلایل و دلایل دیگر باعث می شود که افراد صاحب قدرت به این نکته اشاره کنند که Big Tech مرتباً داده های افراد را نادرست مدیریت می کند. حتی اگر آن شرکتها تخلفاتی را تجربه نکنند، برنامههای شخص ثالث برای اطلاعات کاربر باعث ایجاد نگرانیها و تقویت استدلالها برای کاهش قدرت آنها میشود.
از سوی دیگر، جمع آوری داده ها به طور کلی خدمات شخصی سازی شده تری را امکان پذیر می کند. مردم بیشتر احتمال دارد نتایج جستجوی مرتبط با چیزهایی را ببینند که برایشان مهم است.
فناوری بزرگ نمی تواند تبلیغات گمراه کننده را بگیرد
مردم اغلب می خواهند بدانند که فناوری بزرگ برای جلوگیری از جمع آوری داده ها و مشکلات تبلیغاتی چه می کند. متأسفانه، شواهد نشان می دهد که اغلب در نظارت بر تبلیغات در پلتفرم های مربوطه کوتاهی می کند. همچنین اطلاعاتی در مورد خرید تبلیغات گمراه کننده توسط کشورهای خارجی برای تأثیرگذاری بر انتخابات در ایالات متحده به دست آمد.
تحقیقات شاهد جهانی نشان داد که چنین تبلیغاتی یک مشکل جهانی است. این سازمان تبلیغات آزمایشی مملو از سخنان نفرت انگیز و اطلاعات نادرست انتخاباتی در مورد فرآیندهای سیاسی کشورهای دیگر ایجاد کرد. همه کنترلهای تبلیغات فیسبوک را در چهار کشوری که آنها را نشان میدهند، گذراندند. تبلیغات همچنین علاقه مردم را به «درمانهای» COVID-19 تقویت کرد و به شکوفایی جنبش ضد واکسن کمک کرد.
با این حال، هدف گذاری تبلیغات بد نیست، به شرطی که محتوای دقیقی وجود داشته باشد. اگر شخصی در Google محصولات تمیزکننده خانه کاملاً طبیعی را جستجو کند، معمولاً تبلیغات مربوط به آن موارد را می بیند که می تواند به افراد در خرید کمک کند. به طور مشابه، گوگل و اپل اطلاعاتی در مورد نحوه استفاده مشتریان از خدمات دستیار هوشمند خود برای افزایش دقت در آینده جمع آوری می کنند.
فناوری بزرگ دسترسی به بازار شرکت های کوچکتر را محدود می کند
استدلال دیگر علیه Big Tech این است که چنین شرکتهایی کار را برای شرکتهای کوچکتر برای ورود و رقابت در بازار سختتر میکنند. کسبوکارهای بزرگ نحوه استفاده مردم از اینترنت و راههایی را که برای دستیابی به آنچه نیاز دارند، شکل میدهند.
در سال 2023، وزارت دادگستری ایالات متحده اعلام کرد که از گوگل به دلیل انحصار ادعای بسیاری از شیوه های تبلیغات دیجیتال شکایت کرده است. شکایت مرتبط حاکی از آن است که شرکت Big Tech سابقه 15 ساله “یک دوره رفتار ضد رقابتی و انحصاری” دارد که کار را برای رقبا در صنعت سخت تر می کند.
همچنین نگران کننده است که برخی از مردم در مورد سانسور فناوری بزرگ، جایی که این شرکت ها به عنوان دروازه بان اینترنت عمل می کنند، نگران هستند. این امر به ویژه در مورد Google و Facebook با استفاده از الگوریتمهای بسیار پیشرفته که بر آنچه در هنگام مرور آنلاین یا پیمایش در رسانههای اجتماعی میبینید، تأثیر میگذارد. این فناوری می تواند دید شرکت های کوچکتر را در بازار محدود کند، به خصوص اگر بودجه تبلیغاتی هنگفتی نداشته باشند.
یکی دیگر از موارد اخیر زمانی رخ داد که کمیسیون اروپا بیانیه اعتراض خود را به اپل ارسال کرد و آن را روی صندلی داغ قرار داد. این کشور با اقدامات ضدرقابتی خود که توسعه دهندگان را از استفاده از اپ استور برای اطلاع رسانی به مشتریان در مورد خدمات پخش آهنگ به غیر از Apple Music منع می کرد، مشکل داشت.
گروههای حامی کسبوکارهای کوچک نیز خواهان محدودیتهای بیشتری علیه آمازون هستند و از اینکه منابع این غول تجارت الکترونیک به آن کمک میکند بر نهادهای کمتر تثبیتشده تسلط پیدا کند، شکایت دارند. بلومبرگ گزارش داد که چگونه ائتلافی از صاحبان مشاغل کوچک قصد دارند اقدامات جمعی برای کاهش تأثیر منفی آمازون بر آنها انجام دهند.
با این حال، Big Tech می تواند به شرکت های کوچکتر نیز کمک کند. گوگل پلی استور و اپ استور اپل به توسعه دهندگان کمتر شناخته شده پلتفرم بزرگتری می دهند و پیدا کردن محصولات را برای مشتریان آسان تر می کند. همچنین، بازار آمازون به شرکتهای کوچک اجازه میدهد اقلامی را در آمازون بفروشند و به سایت تجارت الکترونیک اجازه دهند این سفارشها را انجام دهد. در نتیجه، محصولات اغلب سریعتر از آنچه در غیر این صورت به دست مشتریان میرسند، میرسند.
علاوه بر این، راه هایی وجود دارد که می توانید به کسب و کارهای کوچکتر کمک کنید اما همچنان از راحتی آمازون لذت ببرید.
فناوری بزرگ می تواند بر تصمیمات و عملیات دولت تأثیر بگذارد
تشخیص نام مرتبط با شرکت های فناوری بزرگ، بسیاری از مقامات دولتی را متقاعد می کند که از خدمات ارائه شده توسط آن ارائه دهندگان استفاده کنند. گوگل، مایکروسافت و آمازون سازمان های دولتی متعددی را به عنوان مشتری دارند. خدمات وب آمازون (AWS) حتی یک سرویس ابری خاص را برای این نهادها ارائه می دهد.
با این حال، در فوریه 2021، Politico گزارش داد که سه افشاگر سطح بالا به مردم هشدار دادند که آمازون داده های ذخیره شده در ابر خود را به اندازه کافی ایمن نگه نمی دارد. چنین کاستی هایی بر مشتریان دولتی و سایر افرادی که اطلاعات را در شرکت ذخیره می کنند تأثیر می گذارد. علاوه بر این، منابع می گویند که این شرکت به قدری سریع رشد کرده است که نمایندگان هیچ ایده ای ندارند که آمازون چه اطلاعاتی را در اختیار دارد یا از کجا می توان همه آنها را پیدا کرد.
تحقیقات The Intercept نشان می دهد که شرکت های فناوری بزرگ به دولت هند در هدف قرار دادن فعالان آب و هوا و محدود کردن دسترسی به اطلاعات کمک کرده اند. مردم استدلال می کنند که عدم اقدام در تنظیم Big Tech می تواند بیان و توزیع محتوا را محدود کند و در عین حال شهروندان را در معرض خطر قرار دهد.
تعامل شرکت های بزرگ فناوری با دولت نیز می تواند موقعیت های مفیدی را برای همه ایجاد کند. به عنوان مثال، گوگل و اپل برای توسعه یک راه حل ردیابی تماس متمرکز بر حریم خصوصی در طول همه گیری COVID-19 شریک شدند.
شرکت های بزرگ فناوری نفوذ باورنکردنی دارند
شرکتهای فناوری بزرگ آنقدر قدرت و منابع دارند که تأثیر آنها فراتر از یک نهاد منفرد است. متا مالک فیس بوک، اینستاگرام و واتس اپ است. داده های اضافی نشان می دهد که بیش از 100 خرید انجام داده است.
برنامههای گوگل و اپل برای توسعه خدمات بهداشتی یا جمعآوری دادههای بیماران نیز نشان از نفوذ فزاینده این شرکتها دارد. چنین رشدی اغلب خطوط بین صنایع متمایز را محو می کند. به عنوان مثال، افراد در مناطق منتخب می توانند هزینه پارکینگ و کرایه حمل و نقل را از طریق Google Maps پرداخت کنند. اپل میخواهد با Apple Car وارد بازار خودروهای خودران الکتریکی شود، اگرچه ما اخبار زیادی در مورد آنچه در راه است نداریم.
از سال 2017، فیس بوک به کارفرمایان در انتشار فرصت های شغلی از طریق این پلت فرم کمک کرد. آمازون روی یک الگوریتم استخدام داخلی کار کرد که در نهایت سوگیری علیه زنان را نشان داد. این ورودها به بازارها و صنایع متعدد، ادعاهای مقامات دولتی را مبنی بر قدرت بیش از حد فناوری بزرگ تأیید می کند.
با این حال، این یک نظر عمومی نیست. بسیاری از ارگان های دولتی این شرکت ها را به جلساتی دعوت می کنند که نهادهای دارای نفوذ کمتر نمی توانند در آن شرکت کنند.
با اعمال قدرت شرکت های بزرگ فناوری در حوزه های بیشتری، نکات مثبت نیز آشکار می شود. افزایش سرمایه گذاری های تکنولوژیکی و تعهد به نوآوری چند نمونه هستند. مشارکت فیس بوک در کمپین هایی برای گسترش دسترسی به اینترنت می تواند شکاف دیجیتال را کاهش دهد.
با این حال، نیات این شرکت همیشه خیرخواهانه نیست، همانطور که در طرح اینترنت هندی آن دیده می شود که خدمات فیس بوک را در مرکز اینترنت قرار می دهد. این باعث شد که کاربران بالقوه چاره ای جز ارائه داده های خود نداشته باشند.
هیچ مسیر آسانی برای تنظیم فناوری بزرگ وجود ندارد
این مثالها دلایل معتبری را نشان میدهند که دولتها برای کاهش نفوذ فناوری بزرگ یا مهار قدرت آن عقبنشینی میکنند. با این حال، مقررات ساده نیست. رهبران منفرد دولت باید تصمیم بگیرند که چگونه تأثیر را محدود کنند و در چه حوزههایی از جامعه تأثیرگذار باشند.
کارشناسان پیشنهاد کردهاند که مقررات سختگیرانهتر علیه شرکتهای فناوری چیزی نیست که مجلس نمایندگان به رهبری جمهوریخواهان در ایالات متحده در آینده نزدیک آن را در اولویت قرار دهد. با این حال، این می تواند یک داستان متفاوت در اتحادیه اروپا باشد.
فروپاشی شرکت های بزرگ فناوری می تواند مزایای آنها را کاهش دهد. هر حزبی که بتواند به طور واقع بینانه این سلطه شرکتی را کاهش دهد، باید قبل از تصمیم گیری نهایی، جوانب مثبت و منفی را بسنجید.