مشکلی است که ببینیم تولیدکنندگان گوشیهای هوشمند در پی روندهایی هستند که به نظر میرسد ارزش کمی به تجربه کلی میافزایند. چه انتخابهای طراحی غیرعملی باشد و چه ویژگیهایی که هیچکس واقعاً درخواست نکرده است، برخی از این روندها فقط باید برای همیشه ناپدید شوند.
پیوندهای پرش
ناراحتی است که ببینیم تولیدکنندگان گوشیهای هوشمند در تعقیب روندهایی هستند که به نظر میرسد ارزش کمی به تجربه کلی اضافه میکند. چه انتخابهای طراحی غیرعملی باشد و چه ویژگیهایی که هیچکس واقعاً خواستار آن نبوده، برخی از این روندها فقط باید برای همیشه از بین بروند.
1
پوشاندن هوش مصنوعی در همهجا
هوش مصنوعی ممکن است بزرگترین تمرکز در روندهای گوشیهای هوشمند برای سال 2025 باشد، اما صادقانه بگویم، من خیلی تحت تأثیر آن نیستم. در واقع، من بر این باورم که هوش مصنوعی در واقع مانع نوآوری در گوشیهای هوشمند میشود نه اینکه آن را پیش ببرد. سری Samsung Galaxy S25 نمونهٔ واضحی از این مسئله است. کل مجموعه احساس عدم رضایت میکند و دلیل اصلی این است که تقریباً هیچ چیزی که S25 را از S24 قبلی متمایز کند، وجود ندارد، جز چند ویژگی هوش مصنوعی که به آن اضافه شده است. دیدن چنین پیشرفت حداقلی در سختافزار واقعی یا بهبودهای معنیدار ناامیدکننده است.
همین احساس نسبت به آیفونها نیز صادق است، و من کاملاً از هوش اپل ناامید شدم. در حالی که برخی ویژگیها، مانند Magic Eraser، بیتردید مفید هستند، بیشتر افزودنیهای مبتنی بر هوش مصنوعی احساس میشود که فقط ترفندهایی هستند. بهعنوان یک کاربر پیشرفته، به ندرت از این ویژگیها استفاده میکنم و حتی وقتی به کاربران غیرتکنیکالی مانند والدینم نگاه میکنم، هرگز آنها را استفادهکنندهٔ این قابلیتها ندیدهام. این باعث میشود بپرسم—این ویژگیها دقیقاً برای چه کسی طراحی شدهاند؟
من قطعاً میخواهم پیشرفتهای هوش مصنوعی مولد ادامه یابد، اما نه اگر به معنای مصالحه در سایر جنبههای مهم گوشیهای هوشمند، بهویژه بهبودهای سختافزاری باشد.
2
اندازههای صفحه نمایش بزرگتر و بزرگتر
اگرچه دستهای نسبتاً بزرگی دارم، همچنان گوشیهای بزرگ را برای استفاده راحت نمیدانم—بهویژه هنگام تلاش برای دسترسی به بالای صفحه. با این حال، اکثر تولیدکنندگان به فشار برای بزرگتر و بزرگتر شدن نمایشگرها ادامه میدهند، بهویژه در گوشیهای پرچمدار. این امر پیدا کردن یک گوشی کامپکت سطح بالای سخت را دشوار میکند.
یکی از گوشیهای اندروید مورد علاقهٔ من در سال ۲۰۲۲ ASUS Zenfone 10 بود چون یکی از تعداد کمی دستگاه کوچک بود که مشخصات سطح بالایی ارائه میداد. با این حال، جانشین آن، ASUS Zenfone 11 Ultra، بهطور کامل مسیر را تغییر داد. بهجای پایبندی به نمایشگر ۵.۹ اینچی کمحجم، یک صفحهٔ عظیم ۶.۹ اینچی دارد، که تغییر چشمگیری نسبت به آن چیزی است که Zenfone 10 را در ابتدا جذاب میکرد.
اگرچه گوگل و اپل هنوز گوشیهای سطح Pro با نمایشگرهای ۶.۳ اینچی عرضه میکنند، من این را بیشتر یک گوشی متوسط بهجای یک گوشی واقعاً کوچک میدانم. همچنان آرزو میکنم اپل سری iPhone Mini را بهنوعی بازگرداند.
3
پشت شیشهای
پشتهای شیشهای در گوشیهای هوشمند هیچگاه واقعاً برای من جذاب نبودهاند. آنها بهسختی شکند و همچنین وزن غیرضروری به گوشی اضافه میکنند. در حالی که دوست دارم بازگشت به پشتهای فلزی را ببینم، ممکن است با شارژ بیسیم تداخل داشته باشد و کمتر عملی باشد. به همین دلیل من معتقدم پلاستیک گزینهٔ بعدی مناسب است.
پشتهای پلاستیکی بازیابیشده میتوانند بهراحتی جایگزین شوند و با پایان مناسب، حس همانند مواد دیگر را داشته باشند. از آنجا که پلاستیک نیز بهطور قابلتوجهی سبکتر است، در دست احساس بهتری دارد. من واقعاً میخواهم نسخهٔ پایدارتر پلاستیک به طور گسترده در تمام ردههای قیمتی استفاده شود.
4
دوربینهای پشت متعدد با کاربرد عملی کم
تولیدکنندگان اغلب به تاکتیک بازاریابی تکیه میکنند که مشتریان را گمراه میکند تا باور کنند تعداد بیشتر لنزهای دوربین بهصورت خودکار به معنای سیستم دوربین بهتر است. اما این همیشه درست نیست، بهویژه در بخش گوشیهای میانرده پایین. بسیاری از این دستگاهها چهار لنز در یک گوشی جا میزنند، اما هیچیک از آنها در هدف موردنظر خود عملکرد خوبی ندارند.
از نظر من، ترجیح میدهم یک دوربین عالی داشته باشم که عکسهای شگفتانگیزی بگیرد و کار خود را بهطور فوقالعادهای انجام دهد تا چندین دوربین متوسط که در هیچ جنبهای کیفیت را ارائه نمیدهند. این زمینهای است که فکر میکنم اپل آن را درست انجام میدهد. گوشیهای میانردهٔ آن معمولاً دو دوربین با کیفیت بالا دارند بهجای اینکه با افزودن لنزهای اضافه و ضعیف صرفاً برای افزایش تعداد لنزها هزینه را کم کند. در نهایت، صادقانه بگوییم—هیچکس برای استفاده از یک لنز ماکرو ۲ مگاپیکسل بهصورت نادرست پیادهسازیشده یا یک دوربین فوقالعاده عریض که برای گرفتن نور کافی برای تولید عکسهای قابل قبول دست به کار نمیشود، هیجانزده نیست.
5
لبههای باریکتر
این شاید نظر نامحبوبی باشد، اما من نیازی به لبههای باریکتر در گوشیها بدون دلیل عملی نمیبینم. اکثر گوشیها با لبهٔ اندازهٔ مناسب بهخوبی ظاهر میشوند، بهویژه اگر از حالت تاریک بر روی نمایشگر OLED استفاده کنید. در این صورت، لبه بهراحتی با صفحه ترکیب میشود و بهدردست نمیآید.
دلیل این است که سامسونگ تولید گوشیهایی مانند Galaxy S7 Edge را متوقف کرد و چرا بسیاری از گوشیها به نمایشگرهای صاف بازمیگردند بهجای نمایشگرهای منحنی. صفحههای منحنی اغلب منجر به لمسهای ناخواسته میشوند، هزینه را افزایش میدهند و تعویض صفحه را پیچیده و گران میسازند. این روند فشار برای لبههای باریکتر و باریکتر با هر نسخهٔ جدید گوشی باعث میشود بپرسم آیا دوباره به سمت نمایشگرهای منحنی میرویم؛ چیزی که دفعهٔ اول خیلی موفق نشد.