غنائم و دستاوردها بخش بزرگی از بازی های امروزی هستند. آنها بین طرفداران Xbox و PlayStation بسیار محبوب هستند، زیرا حساب شما تمام پیشرفت شما را در همه عناوین شما ردیابی می کند – به شما راهی ملموس برای نگاه کردن به تاریخچه بازی خود می دهد. با این حال، هرگز احساس نمیکنم که مجبور باشم در بازیهایی که انجام میدهم به دنبال دستاوردها یا جامها باشم.
خلاصه عناوین
- آنها تمایل به یکنواخت بودن دارند
- من یک معوقه هیجان انگیز برای بازی دارم
- هیجان از بین رفته است وقتی اعتبارات جمع شد
- همه دستاوردها با ارزش نیستند
- برخی از دستاوردها به بازی های چندگانه نیاز دارند
غنائم و دستاوردها بخش بزرگی از بازی های امروزی هستند. آنها بین طرفداران Xbox و PlayStation بسیار محبوب هستند، زیرا حساب شما تمام پیشرفت شما را در همه عناوین شما ردیابی می کند – به شما راهی ملموس برای نگاه کردن به تاریخچه بازی خود می دهد. با این حال، هرگز احساس نمیکنم که مجبور باشم در بازیهایی که انجام میدهم به دنبال دستاوردها یا جامها باشم.
در اینجا نگاهی دقیق تر به این است که چرا من راضی به بازی در داستان اصلی و رفتن به عنوان بعدی در کتابخانه خود بدون نگرانی در مورد دستاوردها هستم.
1 تمایل به یکنواخت بودن دارند
من از طرفداران پر و پا قرص بازیهای ویدیویی کوتاه و شیرین هستم، زیرا آنها به تعقیب و گریز میپردازند و شما را مستقیماً وارد صحنه میکنند. شکار دستاورد اغلب دقیقا برعکس این فلسفه است و به شدت حول محور نفخ می چرخد.
بازیهای بسیار زیادی دستاوردهای خستهکنندهای را ارائه میکنند که چیزی بیشتر از پرسه زدن در نقشه به دنبال کلکسیونها است. این نوع گیمپلی جذابترین نیست، و آن را به داستان اصلی اضافه میکند.
من ترجیح میدهم پنج ساعت را به کاوش در یک بازی جدید بپردازم تا پنج ساعت را به جستجوی پرها بپردازم – و نمیدانم که پرش از این دستاورد چگونه میتواند برای جلسات بازی من مضر باشد.
موارد دیگر بسیار مبهم هستند، مانند دستاورد Overdesign II در Assassin’s Creed: Valhalla. این به شما وظیفه میدهد تا سه سرباز سختگیر را بدون شکستن سپر آنها بکشید… در حالی که شخصیت شما در آتش است. این یک هدف پوچ است و چندان جالب به نظر نمی رسد. تلاش برای باز کردن این دستاورد ممکن است برای برخی از بازیکنان سرگرم کننده باشد، اما برای من، ساعت ها بازی خسته کننده و یکنواخت به نظر می رسد.
2 من یک معوقه هیجان انگیز برای بازی دارم
یکی دیگر از دلایلی که من طرفدار شکار دستاوردها نیستم، به خاطر عقب ماندگی دلهره آور من است. من سعی میکنم در طول سال در صدر همه نسخههای بزرگ باقی بمانم، اما این کار تقریباً غیرممکن است. این بدان معناست که هنگامی که تلاش اصلی یک بازی را شکست دادم، میدانم که یک ماجراجویی جدید در کتابخانهام در انتظارم است. بنابراین حتی اگر یک بازی دستاوردهایی داشته باشد که کمی جالب به نظر می رسند، در مقایسه با یک بازی ویدیویی جدید کم رنگ می شوند.
با عرضههای بزرگی مانند Dragon’s Dogma 2، Prince of Persia: The Lost Crown، Helldivers 2، Final Fantasy VII Rebirth، Astro Bot، Paper Mario: The Thousand-Year Door، Space Marine 2 و Persona 3: Reload، I در سال 2024 منتشر خواهند شد. به سادگی بازی های زیادی برای انتخاب دارید و زمان کافی برای انجام همه آنها ندارید.
این بدان معناست که حتی اگر میخواستم به دنبال دستاوردها باشم، احتمالاً با داغترین نسخه جدید از من دور میشد.
3 هیجان از بین رفت وقتی اعتبارات جمع شد
هنگامی که تیتراژ در یک بازی ویدیویی پخش می شود، اغلب احساس می کنم سفرم کامل شده است. بسیاری از افراد دوست دارند هر دستاوردی را در بازیها بهعنوان راهی برای حذف هر اینچ از محتوا از ماجراجویی به دست آورند و واقعاً احساس میکنند همه چیزهایی را که ارائه میدهد کشف کردهاند – اما تجربه اصلی معمولاً برای من کافی است. زمانی که متوجه شدم برای همه شخصیتها چه اتفاقی میافتد و آنها داستان خود را به پایان رساندند، احساس موفقیت میکنم و آن را یک روز مینامم.
این امر مخصوصاً برای بازیهای RPG گستردهای که برای شکست دادن داستان اصلی به بیش از ۵۰ ساعت زمان نیاز دارند، صادق است، زیرا اغلب متوجه میشوم که بدون نیاز به دست زدن به دستاوردها، ارزش بیشتری از بازی به دست آوردهام. مطمئناً – اگر بازیای وجود داشته باشد که به طور خاص دوستش داشته باشم، خوشحالم که در دنیای دیجیتال آن به رومینگ ادامه میدهم. اما در بیشتر موارد، توسعه دهندگان بازی مطمئن می شوند که شما فقط با تجربه کمپین اصلی، احساس موفقیت می کنید.
4 همه دستاوردها با ارزش نیستند
هیچ دستورالعمل جهانی برای ایجاد دستاوردها وجود ندارد، و این بدان معناست که آنها از یک بازی به بازی دیگر بسیار متفاوت هستند. این امر شکار دستاوردها را به یک تجربه نابرابر تبدیل میکند، زیرا آنچه ممکن است در یک بازی لذت بخش باشد، در بازی بعدی خسته کننده و ناکامل است.
به نوبه خود، این تا حدودی تجربه را برای من بی ارزش می کند، زیرا باز کردن یک تروفی پلاتینیوم لزوماً به معنای تلاش یکسان برای هر بازی در کتابخانه شما نیست.
این هیجان شکار موفقیت را کم می کند، زیرا تا زمانی که در یک بازی شیرجه نزنید، هرگز نمی دانید چه انتظاری دارید. آیا آنها با دقت ساخته می شوند تا به شما کمک کنند در تلاش های جانبی معنی دار و با شخصیت های به یاد ماندنی روبرو شوید؟ یا اینکه آنها صرفاً یک سینک زمان خواهند بود که شما را مجبور می کند گوشه های خسته کننده نقشه را کشف کنید؟
این تنوع باعث میشود کمتر تمایلی به بررسی فهرستی از دستاوردها داشته باشم و سعی کنم آنها را دنبال کنم، زیرا نمیتوان گفت که چقدر درگیر (یا بیمشکل) خواهند بود.
هیجان باز کردن یک دستاورد نادر که تنها درصد کمی از بازیکنان به دست آوردهاند، بدون شک هیجانانگیز است، اما این احساس به ندرت به وجود میآید که نمیتوانم به شکار دستاوردهای اختصاصی چیزی بپردازم که من به طور منظم انجام میدهم. و اگر کسب یک دستاورد صرفاً صرف وقت بیشتر در یک بازی بدون محتوای جدید نوآورانه باشد، میلیونها کار دیگر وجود دارد که ترجیح میدهم انجام دهم.
5 برخی از دستاوردها به بازی های چندگانه نیاز دارند
بدترین دستاوردها در بازی آنهایی هستند که به بازی های متعدد نیاز دارند. برخی از گیمرها اینها را دوست دارند، زیرا به آنها اجازه می دهد ماجراجویی را از منظری جدید تجربه کنند. اگر در حین اجرای New Game Plus باشد، آنها میتوانند با دشمنان چالشبرانگیزتر مبارزه کنند و مسافت پیموده شده بیشتری را از خرید خود دریافت کنند.
با این حال، اینها همچنین می توانند بسیار خسته کننده باشند، زیرا به تعهدات زمانی گسترده فقط برای باز کردن تعداد انگشت شماری از دستاوردها نیاز دارند.
این همچنین در مورد دستاوردهایی صادق است که در طول بازی اصلی شما ممکن است از دست رفته و مجبور شوید یک بازی جدید برای باز کردن آنها شروع کنید. البته، اگر عاشق این بازی هستید، ممکن است تمایل بیشتری داشته باشید که از طریق محتوای مکرر برای گرفتن یک تروفی کمیاب، از آن استفاده کنید. اما برای اکثر مردم، ایده اجرای چندین ساعت محتوا برای یک دستاورد می تواند خسته کننده باشد.
دستاوردها و جام ها سیستم بدی نیستند. در واقع، آنها میتوانند برای انواع خاصی از بازیکنان که میخواهند حداکثر ارزش را از بازیهای خود به دست آورند، پاداش فوقالعادهای داشته باشند.
با این حال، برای من، آنها را به عنوان یک ضرورت نمیبینم، و کاملاً خوشحالم که به سمت ماجراجویی بعدی میروم، حتی اگر تنها بخشی از دستاوردهای موجود را باز کرده باشم. باز کردن قفل جام ها تنها راه برای سنجش این نیست که آیا یک بازی را “تکمیل” کرده اید یا نه، و خوشحالم که نیازی به ماندگاری بیشتر از استقبال خود احساس نمی کنم.