با تعداد مهلت هایی که در هر لحظه روی سرم بلند شده ام ، چیزی که نمی توانم تصور کنم بدون لیست کارهای انجام می شود. اگرچه Google Tasks سالهاست که برنامه کار من است ، اما تصمیم گرفتم یک هفته کارها را تغییر دهم و مایکروسافت را امتحان کنم. با اطمینان می توان گفت ، من بزرگترین طرفدار نیستم.
با تعداد مهلت هایی که در هر لحظه روی سرم بلند شده ام ، چیزی که نمی توانم تصور کنم بدون لیست کارهای انجام می شود. اگرچه Google Tasks سالهاست که برنامه کار من است ، اما تصمیم گرفتم یک هفته کارها را تغییر دهم و مایکروسافت را امتحان کنم. با اطمینان می توان گفت ، من بزرگترین طرفدار نیستم.
رابط کاربری آن … خیلی زیاد است
وقتی صحبت از برنامه ها می شود ، من چندین بار در روز استفاده می کنم ، مانند برنامه مدیریت وظیفه من ، من مواردی را با رابط کاربری مسخره ساده ترجیح می دهم. آخرین کاری که می خواهم انجام دهم این است که فقط برای اضافه کردن یک کار جدید یا یک شخص موجود را به عنوان کامل ، از طریق منوهای مختلف حرکت کنم.
صادقانه بگویم ، من می دانم که مایکروسافت رابط کار را پیچیده تر از آنچه لازم است. در ابتدا ، من فکر کردم که ممکن است فقط به این دلیل باشد که من مدتهاست که از کارهای Google استفاده کرده ام ، و شاید این فقط حافظه عضلانی باشد. اما حتی پس از استفاده از مایکروسافت برای مدیریت لیست کار خود برای یک هفته ، من فقط نمی توانستم به رابط آن عادت کنم.
به عنوان مثال ، حتی چیزی به سادگی سازماندهی یک کار در مقایسه با کارهای گوگل نسبتاً پیچیده تر است. پس از ایجاد یک کار ، می توانید با ایجاد یک دسته ، آن را سازماندهی کنید. اما پیچ و تاب وجود دارد: شما فقط می توانید یک دسته در برنامه Outlook ایجاد کنید. چرا باید فقط برای ایجاد یک دسته ساده برای سازماندهی وظایف خود به یک برنامه دیگر بروم؟
برای انجام چندین برگه در صفحه سمت چپ ، از جمله روز من ، مهم ، برنامه ریزی شده ، اختصاص داده شده به من ، ایمیل پرچم دار ، کارها و سپس لیست های شما.
در مقابل ، رابط کارهای گوگل به همان اندازه ساده و تمیز است که ممکن است باشد. این برنامه به سادگی دارای همه کارها و گزینه های ستاره دار در نوار کناری است که تمام لیست های شما در زیر ذکر شده است.
برای ایجاد یک کار برای انجام ، باید در روز من ، مهم ، برنامه ریزی شده ، وظایف یا یکی از لیست های خود کلیک کنید ، سپس کار خود را اضافه کنید.
در کارهای Google ، شما فقط دکمه + ایجاد را بزنید.
اگرچه این ممکن است مانند انتخاب نیت به نظر برسد ، این چیزهای کوچک باعث می شود و باعث می شود کل تجربه بی نظیر و کند و بیش از حد احساس کند.
انجام مدیریت لیست سخت تر از آنچه باید باشد
Google Tasks و Microsoft برای انجام هر دو به شما امکان می دهد وظایف خود را در لیست های جداگانه سازماندهی کنید. به نوعی ، مایکروسافت موفق شد چیزی را پیچیده کند که باید فوق العاده ساده باشد.
به عنوان مثال ، در انجام ، وظایف موجود در لیست های شخصی شما در بخش وظایف ظاهر نمی شوند ، جایی که انتظار دارید تمام کارهای شما نشان داده شود. شما همچنین نمی توانید یک بار اضافه کنید که یک کار را از یک لیست به لیست دیگر منتقل کنید ، که من کاملاً ناامید کننده است زیرا این بدان معنی است که مجبور به ایجاد یک کار کاملاً جدید از ابتدا است. با کارهای Google ، می توانید به سادگی یک کار را از یک لیست به لیست دیگر بکشید و رها کنید.
در کارهای Google ، تمام لیست های شما در نوار کناری در سمت چپ قابل مشاهده است. می توانید در نمای اصلی کدام لیست را به عنوان کارت جداگانه نشان دهید.
این امر باعث می شود نگاه به هر کاری که در مناطق مختلف انجام داده اید ، برخلاف مایکروسافت ، جایی که باید انجام دهید ، جایی که باید در هر لیست جداگانه یکی یکی کلیک کنید تا ببینید چه چیزی در داخل است.
اگر در حال انجام وظایف در جنبه های مختلف زندگی خود هستید ، مانند کار ، آموزش و تعهدات شخصی ، عدم گزینه برای مشاهده وظایف از لیست های مختلف در کنار هم ، معامله گر است. در کارهای Google ، من می توانم به سرعت اسکن کنم که چه کارهایی در تمام لیست های من در یک نگاه واحد در انتظار است.
شما حتی نمی توانید تاریخ های فرعی را برای کارهای فرعی تعیین کنید
در دنیای ایده آل ، ایجاد یک کار کافی خواهد بود تا من را روی آن کار کنم. اما به عنوان کسی که به تسخیر انجام کاری به سادگی ارسال ایمیل می پردازد ، فقط اضافه کردن یک کار مانند “نوشتن مقاله” در لیست کارهای من برای سنین پایین نشسته است.
به همین دلیل من عادت کرده ام که وظایفی را که احساس “بزرگتر” در زیر وظایف کوچکتر می کنند ، انجام دهم تا کارهای پیچیده احساس کمتری کنند.
به عنوان مثال ، اگر من در حال آماده سازی برای یک میان مدت فیزیک آینده هستم ، می خواهم آن را به زیر وظایف مانند تکمیل فصل های جداگانه ، انجام مقالات تمرین و تجدید نظر در سؤالات قدیمی بپردازم.
برای کارهای بزرگتر ، حتی یک کار فرعی نیز مانند یک کار است. بنابراین ، دقیقاً همانطور که نیاز به اضافه کردن تاریخ های مقرر به وظایف دارم ، برای نگه داشتن آنها نیز باید به کارهای فرعی اضافه کنم. با استفاده از همان مثال ، من هر یک از این موارد فرعی را در روزهای جداگانه پخش می کردم.
متأسفانه ، برای انجام این کار به شما اجازه نمی دهد تا تاریخ های فرعی را برای کارهای فرعی تعیین کنید. بنابراین ، هنگامی که من نیاز به انجام این کار داشتم ، تصمیم گرفتم کارهای فردی را ایجاد کنم ، که در نهایت باعث شد که لیست کارهای من احساس درهم و برهم و پرتحرک شود. این دلیل به تنهایی کافی بود تا من را متقاعد کنم که بلافاصله به پشتی های Google برگردم.
من به این ساختار زیاد در یک برنامه کارها احتیاج ندارم
گرچه من طرفدار بزرگی برای سازماندهی وظایف خود در لیست ها هستم ، این تمام ساختاری است که در یک برنامه انجام شده به آن نیاز دارم. این برای من بیش از حد کافی است ، و به همین دلیل است که من برای مدت طولانی به کارهای Google گیر کرده ام. از طرف دیگر ، مایکروسافت برای انجام این کار ، مخالف قطبی از کارهای Google در این زمینه است.
همانطور که در بالا ذکر شد ، یکی از راه های سازماندهی وظایف خود به غیر از لیست ، ایجاد دسته ها (از Outlook) و سپس گروه بندی وظایف خود توسط آن دسته ها است. صادقانه بگویم ، من حتی نمی توانستم تفاوت بین لیست ها و دسته ها را بفهمم ، و آخرین کاری که باید هنگام استفاده از چیزی ساده انجام دهم به عنوان یک برنامه لیست کارها ، نحوه استفاده از ویژگی های اصلی آن را انجام می دهد.
انجام روز من ، که مانند نام آن آمده است ، بخشی برای کارهای خاص برای روز جاری است.
اگرچه مفهوم این ویژگی عالی است ، و من می توانم تصور کنم که به مردم کمک می کند بدون اینکه به سایر کارهای لازم برای انجام آنها فکر کنند ، تمرکز کنند ، اما این فقط برای من نیست. من برنامه ریزی هفتگی را بیش از برنامه های روزانه ترجیح می دهم ، و گرچه دوست دارم به کارهایی که باید برای روز انجام دهم نگاه کنم ، اما نیازی به بخش روز جداگانه برای آن ندارم.
به همین ترتیب ، برای بخش های مهم و برنامه ریزی شده Do نیز برای مورد استفاده من احساس غیر ضروری می کند. این ساختار بیشتر از آنچه که من در یک برنامه لیست کارها به آن احتیاج دارم. تمام کاری که من می خواهم انجام دهم این است که لیستی از کارهایی که باید انجام دهم ، تعیین تاریخ مقرر و یادآوری در صورت لزوم ایجاد کنم و با بقیه روز خود ادامه دهم. هیچ چیز کمتر ، چیزی بیشتر. مطمئناً ، برای انجام ویژگی های قدرتمند ، اما احساس می کنم آنها برای کاربر متوسط بیش از حد هستند.
کارهای Google فقط متناسب با گردش کار من است
برخی از افراد صرفاً به دنیای مایکروسافت 365 گره خورده اند ، در حالی که برخی دیگر در دنیای فضای کاری Google هستند. من در رده دوم قرار می گیرم. با توجه به اینکه کارهای Google ، خوب ، یک برنامه Google است ، در نهایت با سایر ابزار همکاری Google ادغام می شود.
هنگامی که من یک تاریخ موعد را در یک کار در کارهای Google تنظیم کردم ، به طور خودکار به تقویم Google من اضافه می شود. وقتی در یک تاریخ خاص به تقویم Google خود کار می کنم ، به طور خودکار در لیست کارهای من نشان می دهد. من حتی می توانم کار را مستقیماً از Gmail ایجاد کنم!
روزنامه نگاری بینابینی فقط یادداشت برداری نیست-این یک نقشه راه در زمان واقعی برای انجام کارهاست.
صادقانه بگویم ، یک برنامه کار به منظور آسان تر کردن کارها ، پیچیده تر نیست. گرچه این اولین برخورد من با مایکروسافت نبود ، و من قبلاً از آن استفاده کردم که از آنجا که بسیاری از ایمیل های من Outlook بوده اند ، من هرگز نتوانسته ام آن را تنظیم کنم. با این وجود ، من این بار به آن شلیک کاملاً عادلانه ای دادم ، اما نتوانستم صبر کنم تا با استفاده از کارهای Google به سازماندهی کل زندگی خود برگردم.