هوش مصنوعی شما فقط به اندازهٔ درخواست شما خوب است. من از زمان انتشار ChatGPT برای مطالعه از آن استفاده میکنم، اما تا وقتی که این یک درخواست را امتحان نکردم، بهطور کامل شیوهٔ یادگیریام تغییر نکرد.
هوش مصنوعی شما فقط به اندازهٔ پرامپت شما خوب است. من از زمان انتشار ChatGPT برای مطالعه از آن استفاده میکنم، اما تا وقتی این یک پرامپت را امتحان نکردم، روش یادگیریام را کاملاً تغییر نداد.
1
نقطه شروع مناسب برای ChatGPT
من هنوز از NotebookLM استفاده میکنم، اما فقط برای پادکستهای مرور صوتی و نقشههای ذهنی تولید شده توسط هوش مصنوعی. دیگر به خلاصهها یا پرسش و پاسخ آن توجه نمیکنم. ChatGPT، با وجود تفاوتهایشان، هوش مصنوعی قدرتمندتر است.
گردش کار من با ویژگی پروژههای ChatGPT شروع میشود. یادداشتها و فایلهای سخنرانی خود را آنجا بارگذاری میکنم. سپس به آن زمینهای دربارهٔ محتوای این فایلها میدهم.
ChatGPT جلوتر از NotebookLM است زیرا یادداشتهای من توسط من و همکلاسیهایم نوشته میشود که به این معنی است که آنها کامل نیستند. NotebookLM صرفاً به محتوایی که به آن میدهید وابسته است، بنابراین اگر در یادداشتهایم چیزی کم یا اشتباه باشد، پاسخهای آن نیز نادرست خواهد بود.
برای ChatGPT، من از یادداشتها به عنوان راهنما استفاده میکنم. آنها به آن کمک میکنند تا موضوعاتی که من مطالعه میکنم و زیرموضوعاتی که برای من مهماند را ببینند. این باعث میشود که همفرکانس با من کار کند.
سپس یک فایل PDF از سؤالات آزمونی که قبلاً پاسخ دادهام بارگذاری میکنم و از ChatGPT میخواهم خود آنها را حل کند و هر پاسخ را توضیح دهد.
یادآوری مهم این است که ChatGPT و هر مدل زبانی دیگر فقط میتوانند مقدار محدودی را در یک پاسخ پردازش کنند. اگر از آن بخواهید ۱۰۰ سؤال را یکجا پاسخ دهد، احتمال خطا زیادتر است. محدودیت زمینه خوب است، اما بیپایان نیست. من دریافتم که بهترین کار این است که از آن بخواهم سؤالات را به دستههای پنجتایی تقسیم کند و یک کلمه کلیدی ساده تنظیم کند تا وقتی زمان حرکت به سؤال بعدی برسد، آن را نشان دهد.
این رویکرد سرعت قابلمدیری را حفظ میکند. میتوانم پس از هر دسته متوقف شوم، به سؤال سختتر عمیقتر بپردازم و سپس از آن بخواهم ادامه دهد—به جای این که یک پاسخ عظیم را بخوانم و پس از پایان آن سعی در پاسخدادن داشته باشم.
نه تنها میتوانم پاسخهای خودم را با پاسخهای ChatGPT مقایسه کنم، بلکه پاسخها و نکات استخراجشده اکنون در گفتگوی ما قرار دارند. ChatGPT میتواند برای کارهای آینده به این موارد ارجاع دهد.
2
نقطههای خود را به گفتوگو اضافه کنید
پس از پایان پرسشها، یادداشت خودم را – مجموعهای از نکات دربارهٔ موضوعی که برای آن آماده میشوم – میچیام. بلافاصله از آن نمیخواهم کاری انجام دهد. فقط نکات را میفرستم تا پردازش کند. قدم به قدم بهترین کار است.
پس از اینکه آن را خواند، میپرسم:
“خوب، آیا حالا میتوانیم تمام نکات این گفتوگو را به صورت یک فهرست نقطهای سازماندهی و ساختاردهی کنیم؟ برای عناوین از markdown استفاده کنید.”
من دوست دارم در پرامپتهایم مکالمهای باشم. نه به این دلیل که این یک ترفند مخفی برای پرامپتکردن ChatGPT است، بلکه چون مودبانه بودن حس درستی دارد.
ChatGPT همه چیز را بهصورت تمیز در Markdown قالببندی میکند، آماده برای کپی به vault Obsidian من. شاید قبلاً کارهای مشابهی انجام داده باشید، اما جادوی واقعی در ادامه است.
دوباره، این یادداشت خلاصه فقط برای من نیست. وقتی ChatGPT نیاز به یادآوری زمینه دارد، دیگر نیازی به پیمایش دهها پیام ندارد. یک مرجع پاک و مختصر در اختیار دارد. این برای گام بعدی حیاتی است.
3
از این پرامپت برای یادگیری واقعی استفاده کنید
پس از اینکه تمام مطالبم را مرور کردم و احساس اطمینان کردم، زمان تقویت یادآوری میرسد. فلشکارتها کار میکنند، و من از فلشکارتهای تولید شده توسط هوش مصنوعی برای دورههای پرحافظه استفاده میکنم. اما آنها ایستا هستند و حلقهٔ بازخوردی برای اشتباهات وجود ندارد.
من سؤالهای باز را ترجیح میدهم. نمیخواهم حدس بزنم، میخواهم بدانم. با ChatGPT میتوانم یک سؤال را یکبهیک پاسخ دهم و توضیح فوری دریافت کنم—چیزی که فلشکارتهای چند گزینهای هرگز نمیتوانند به من بدهند.
این خطی است که جلسات مطالعهام را برای همیشه تغییر داد:
“مرا دربارهٔ مطالب موجود در فایلهای پروژهات و نکاتی که در این گفتوگو مرور کردیم آزمون کن. یک به یک بپرس، و پس از اینکه پاسخ دادم، بگو آیا درست یا غلط بودم، توضیح بده، سپس به سؤال بعدی برو. باشه؟”
پاسخ اول فقط یک سؤال است. میتوانم فرایند فکریام را بنویسم تا آن استدلال من را درک کند و بهتر راهنمایی کند. حتی اشتباهات تایپی مهم نیستند—چون میداند منظورم چیست.
اگر پاسخ درست باشد اما هنوز در موضوع لرزان باشم، میتوانم از آن بخواهم که قبل از ادامه، عمیقتر شود. اگر اشتباه کنم، توضیح بلافاصله داده میشود و میتوانیم قبل از سؤال بعدی توضیح بدهیم.
این باعث میشود ChatGPT یک مدرس پویا، بیپایان صبرمند باشد که با ضعفهای من سازگار میشود.
4
با یک مرور پایان دهید
برای جمعبندی همه موارد—و چون اکنون مطالب تازهای از پاسخهایم و توضیات ChatGPT تولید کردهایم—من جلسه را با این پرامپت پایان میدهم:
“بیایید تمام نکاتی که اینجا دربارهٔ آنها صحبت کردیم را در یک پیام markdown بهصورت کامل بنویسیم. باید با عناوین سازماندهی و ساختاربندی شود. در صورت نیاز توضیحاتی اضافه شود. میخواهم قبل از امتحان آن را مرور کنم!”
این تمام گفتوگو را به یک برگهٔ مطالعهٔ منظم تبدیل میکند که میتوانم در روز امتحان استفاده کنم.
آزمونها همیشه یکی از بهترین روشهای مطالعه بودهاند. اما اکثر معلمان چند گزینهای را انتخاب میکنند چون ارزیابی آن آسانتر است، نه به این دلیل که مؤثرترین باشد. البته برای دانشآموز هم راحتتر است، اما ارزش آموزشی کمتری دارد. تا زمانی که نتوانید بدون داشتن گزینهها پاسخ دهید، بهطور کامل موضوع را مسلط نشدهاید.
ChatGPT تنها ابزاری است که میتواند بهصورت بیپایان پاسخهای من را ارزیابی کند، آنها را توضیح دهد و بهصورت مداوم سؤالهای بیشتری برایم بپرسد. این ابزار عالی است.