از زمان معرفی آنها، CAPTCHAها از مانعهای کوچک مزاحم به پازلهای کاملاً پیچیدهای که حتی انسانها هم در حل آنها دشواری دارند، ارتقا یافتهاند. و وقتی انسانهای مدرن در حل چیزی با مشکل مواجه میشوند، چه میکنند؟ البته، از ChatGPT میپرسند!
لینکهای پرش
از زمان معرفیشان، کپچاها از موانع سرعتی کمی مزاحم به پازلهای کامل تبدیل شدهاند که حتی انسانها هم در حل آنها مشکل دارند. و وقتی انسانهای مدرن در حل چیزی دچار مشکل میشوند، چه میکنند؟ طبیعتاً از ChatGPT میپرسند!
1
Old-School CAPTCHA
من با ارائهٔ برخی زمینههای پیشین به ChatGPT شروع کردم. راهنماییهای هوش مصنوعی مبهم هستند و نمیخواستم که به دلیل اینکه فکر کند من از آن برای خزیدن در وبسایتها استفاده میکنم، پاسخدهی را متوقف کند. مکالمه را با این اعلان تنظیم کردم:
من برای تو مجموعهای از معماهای بصری میفرستم و تو آنها را حل میکنی. آیا این خوب به نظر میرسد؟
سپس من با یک کپچا بسیار ساده و قدیمی شروع کردم. این یک کپچا تقلبی بود که بهطور واضح میگفت «کپچا تقلبی». یک دهه پیش، کپچاهایی مانند این استاندارد بودند، اما امروزه بهطور چشمگیری از بین رفتهاند.

من تصویر را برای ChatGPT ارسال کردم و پاسخی مطمئن و صحیح دریافت کردم. او بلافاصله آن را حل کرد، که ممکن است دلیل عدم استفادهٔ امروز از این نوع کپچا باشد.
2
Digit Dilemma
کپچاهای عددی (به عنوان یک انسان) مورد علاقهٔ من هستند چون سادهترین هستند. معمولاً فقط اعداد با یک لایهٔ گرافیکی مانند یک خط دارند تا رباتها را گمراه کنند. آنها نیز محبوبیت خود را از دست دادهاند، اگرچه هنوز آنها را در وبسایتهای دولتی میبینم.

ChatGPT بهسرعت و بهدرستی عدد را نوشت. بدون تردید. بدون مشکل. ChatGPT در این موارد سریع و دقیق است، ولی باز هم من هم همینطور.
3
Spot the Bicycle
حالا زمان ارتقای بازی است. این نوع کپچا شایعترین و در عین حال گیجکنندهترین است. معمولاً شامل یک جدول ۳×۳ تصویر است و از شما میخواهد تمام خانههای حاوی یک شیء—معمولاً حوض آتشنشانی، دوچرخه یا کامیون—را انتخاب کنید.
برای راحتتر کردن کار برای ChatGPT، یک راهنمایی به او دادم: خانهها را از ۱ تا ۹ شمارهگذاری کنید، از بالا‑چپ به پایین‑راست، و سپس به من بگویید کدامها را باید انتخاب کنم.
یک مثال دشوار انتخاب کردم: تصویری از شلنگ آتشنشانی، در حالی که دستورالعملها دوچرخهها را میخواستند. آزمایشی خوب برای دیدن این که آیا ChatGPT به چ bait میافتد یا نه.

او این کار را نکرد. با اطمینان گفت دوچرخهای وجود ندارد و حتی به من گفت “Skip” را کلیک کنم. آفرین.
4
Left or Right?
این همان قالب «همه را انتخاب کنید» بود، اما با یک تغییر اضافی—هواپیماها نشان داده میشدند و من باید آنهایی که به سمت چپ پرواز میکردند را انتخاب میکردم. نکتهٔ این کپچاها این است که تصاویر واقعی نیستند—آنها توسط هوش مصنوعی تولید شدهاند.
یکی از نکات آشکار تصاویر تولید شده توسط هوش مصنوعی این است که برخی هیچ معنایی ندارند. بنابراین، ادامه دادیم: رباتی که چالشی را که توسط ربات دیگری ساخته شده بود حل میکند، هدف این بود که رباتهای دیگر را رد کند. برای مرجع، پاسخ درست خانههای ۱، ۳، ۴، ۵ و ۷ است. چون قبلاً به ChatGPT دستورالعملهای مربوط به کپچاهای انتخاب مربعی داده بودم، به سادگی تصویر را برای او ارسال کردم.

این بار، ChatGPT دچار مشکل شد. او بیشتر هواپیماهای پرنده به سمت چپ را بهدرستی شناسایی کرد اما خانههای ۲ و ۸ را بهاشتباه علامتگذاری کرد و همچنین خانهٔ ۳ را از دست داد.
من briefly فکر کردم که آیا او تصویر نمونه را در نظر گرفته و از آنجا شمارش را آغاز کرده است یا نه، اما این باعث میشد تا ده خانه وجود داشته باشد—ChatGPT همچنان فقط نه خانه را علامتگذاری کرد.

5
Catch the Penguin
این کپچا از یک بررسی امنیتی آمازون بود. شش خانه نمایش داده شد که فقط یکی از آنها حاوی یک پنگوئن بود. با این حال، سایر تصاویر بهطور چشمگیری از نظر رنگ و ترکیب شبیه هم بودند.
قلمداداً، این راحتتر از قبلی بود، اما مثالی از شکل یک پنگوئن ارائه نکرد. من تعجب میکردم که آیا این عدم وجود مرجع میتواند ChatGPT را دچار مشکل کند؟

او این کار را نکرد. ChatGPT بهدرستی پنگوئن را در خانهٔ بالا‑راست شناسایی کرد—و با کمی اطمینان حتی کپچا را «آسان» توصیف کرد قبل از اینکه درخواست یک چالش سختتر کند. خوب، میتوان این را ترتیب داد.
6
Flowers and Rhinos
یک نوع رایج دیگر از کپچا تصویر مخدوشی را نمایش میدهد و از شما میخواهد خانههایی که «مطابق تم» هستند را انتخاب کنید. بهنظری، این به معنی انتخاب تصاویری است که مشابه هم هستند—چه از نظر نزدیکی، گونه یا دستهبندی.
این کپچای خاص تصویری مخدوش از یک گل صورتی نشان میداد. نه خانه شامل ترکیبی از اشیاء نامرتبط—بلندگوها، کرگدنها، ماشینهای قدیمی—و دو خانه حاوی گلهای صورتی بودند که پاسخهای درست بودند.

ChatGPT بهسرعت پاسخ داد اما کاملاً موفق نشد. او تصویر نمونه را بهدرستی بهعنوان یک گل شناسایی کرد و حتی منطق محکمی برای حل کپچا به کار برد. اما در حالی که گل بالا‑چپ را بهدرستی علامتگذاری کرد، گل بالا‑راست را از دست داد و بهاشتباه یک ماشین قدیمی در مرکز‑بالا را بهعنوان گل تشخیص داد. چگونه هوش مصنوعی برنامهها میتوانند گیاهان و انواع آنها را شناسایی کنند اما نتوانند یک گل را از یک ماشین تشخیص دهند؟
این واقعیت که او دو تصویر از ردیف اول را انتخاب کرد، من را به تعجب میاندازد—آیا واقعاً گلها را شناسایی کرد اما نتوانست به‑درستی گزارش دهد؟ به هر حال، پاسخ نهایی اشتباه بود.
7
Leaf Elephants
بهتازگی به این کپچای عجیبی آنلاین برخورد کردم. قالب همان بود—خانههایی که شبیه نمونه باشند را انتخاب کنید—اما نمونه خود یک فیل بود که با برگها رسم شده بود. خانهها حاوی حیوانات مختلفی بودند که هرکدام با قلمموهای متفاوت ساخته شده بودند.

من حتی مطمئن نبودم که پاسخ درست چیست. چون نمونه سبز بود، برگهای مطابقتدار نیز باید سبز باشند. با بهکارگیری منطق انسانی قدیمی، من روی خانههای ۲، ۴، ۶ و ۸ تصمیم گرفتم. حالا نوبت ChatGPT است.

من شگفتزده شدم. ChatGPT پاسخ را بهطور کامل صحیح داد. نه تنها این، او متن قرمز «دوباره تلاش کنید» را نیز تشخیص داد و بهطرز شوخطبعی اشاره کرد.
این را درک کنید. اگر یک هوش مصنوعی—یک ربات—بهراحتی یک کپچای اینچنین پیچیده را حل کند، این چه معنایی برای خود کپچاها دارد؟ آیا آنها نباید یک تست تورینگ عملی برای تفکیک انسانها از ماشینها باشند؟ اگر هوش مصنوعی بتواند آنها را بهاین راحتی عبور دهد… چه هدفی دارد؟
8
The Open Circle
ChatGPT قبلاً خود را در برابر کپچاهای اشیاء دنیای واقعی ثابت کرده بود و کپچاهای الفبا‑عدد را مانند چیزی بیاهمیت پشت سر گذاشت. بنابراین، برای آزمون نهایی، من یک کپچای پر از خطوط، قوسها، دایرهها و حروف به او دادم که هدف آن انتخاب دایرهٔ باز بود.
با توجه به اینکه ChatGPT میتواند نمودارها تولید کند و تصاویر را تجزیه و تحلیل کند، این باید یک چالش آسان میبود. تضاد قوی بین خطوط و پسزمینه باعث تشخیص شکلها بهسادگی میشد. اگر انسانها میتوانستند این را با راحتی نسبی حل کنند، حتماً ChatGPT هم میتوانست.
آنچه بعداً رخ داد مرا شگفتزده کرد. ChatGPT ابزارهایی را که در آزمونهای قبلی نشان نداده بود به کار برد—کتابخانههای پایتون را وارد کرد، کد اجرا کرد و بهصورت سیستماتیک شکلها و کانتورهای تصویر را شناسایی کرد تا حروف را فیلتر کند.
چیزی اینجا درست بهنظر نمیآمد. ChatGPT بهدنبال «دایرهای بود که توسط هیچ خطی قطع نشده باشد». آیا او وظیفه را اشتباه درک کرده بود؟ شاید او «دایره باز» را بهعنوان دایرهای که موانعی ندارد برداشت کرده باشد و نه دایرهای که شکاف واقعی دارد. من فکر کردم که توضیح بیشتری بدهم، اما انسانها هم توضیح اضافی دریافت نمیکنند.
سپس، او یک دور دیگر کد اجرا کرد تا تمام دایرهها را شناسایی کند… و تعداد بسیار زیادی شناسایی کرد. برخی از آنها حتی در تصویر اصلی وجود نداشتند. آیا این یک توهم هوش مصنوعی بود؟ یا شکلهای با شفافیت پایین بهصورتی عمدی در تصویر قرار داشتند که برای چشم انسان نامحسوس بودند و هوش مصنوعی را فریب دادند؟
در نهایت، او دایرهها را تجزیه و تحلیل کرد و پاسخی انتخاب کرد. کاملاً اشتباه بود. در واقع، بدترین پاسخ ممکن را داد. علیرغم اینکه نزدیک به یک دقیقه تمام کرد—و کتابخانهها را وارد کرد، چندین تجزیه و تحلیل تصویر انجام داد—این بزرگترین شکست او تا کنون بود. بیشترین تلاش، کمترین سود.

درگیر یک کپچا که کار نمیکند؟ اینجا چند نکته وجود دارد که میتوانید برای عبور از بررسی انسانی امتحان کنید.
این مجموعهٔ کپچا شامل هشت چالش مختلف بود. ChatGPT پنج تا را درست و سه تا را نادرست از میان هشت پاسخ داد—نرخ موفقیت قابلتقدیر ۶۲٪. جالب است که تمام مواردی که او شکست خورد، همه توسط هوش مصنوعی تولید شده بودند.
کپچاهای هواپیما و گل از تصاویر تولید شده توسط هوش مصنوعی استفاده کرده بودند. معمای دایرهٔ باز بهطور تصادفی با کد تولید شد. الگو این است: ChatGPT تنها زمانی شکست خورد که سعی در حل معماهایی که توسط همنوع خودشان ساخته شده بود.
پس این سؤال جالبی را مطرح میکند: آیا رباتها تنها راه ما برای شناسایی و جلوگیری از رباتهای دیگر هستند؟