من با بازی کردن بازی های ویدیویی بزرگ شدم، و آنها در این مدت کمی تغییر کرده اند – نه همیشه برای بهتر شدن. در اینجا شش مکانیک و عنصری وجود دارد که از بازیهایی که در دوران رشد بازی میکردم و تا حد زیادی محو شدهاند، حسرت خوردم.
خلاصه عناوین
- پس زمینه های از پیش رندر شده
- چند نفره نیمکت/صفحه نمایش تقسیم شده
- مالکیت واقعی یک بازی
- جمع آوری همه چیز
- Drop-In Drop-Out Multiplayer
- بازی های طراحی شده برای یک کنترلر خاص
من با بازی کردن بازی های ویدیویی بزرگ شدم، و آنها در این مدت کمی تغییر کرده اند – نه همیشه برای بهتر شدن. در اینجا شش مکانیک و عنصری وجود دارد که از بازیهایی که در دوران رشد بازی میکردم و تا حد زیادی محو شدهاند، حسرت خوردم.
1 پس زمینه از پیش رندر شده
بازی های نقش آفرینی در پلی استیشن اصلی حال و هوای زیادی داشتند. آیا هیچ یک از بازیهای فاینال فانتزی را که در آن زمان منتشر شد، بازی کردهاید؟ شما قیافه را می شناسید. این از استفاده از پسزمینههای سهبعدی از پیش رندر شده به دست آمد. اینها تصاویر ثابتی بودند که بسیار چشمگیرتر از هر چیزی که کنسول ها می توانستند در زمان واقعی ایجاد کنند به نظر می رسیدند.
بازیهای RPG تنها ژانری نبودند که از پسزمینههای از پیش رندر شده بهره میبردند. آنها مشخصه سه بازی اول Resident Evil بودند. همچنین میتوانید آنها را در بازیهایی که ژانرها را ادغام میکنند، مانند Parasite Eve ببینید.
از آنجایی که این پسزمینهها ثابت بودند، به این معنی بود که گیمپلی به یک زاویه دوربین قفل میشد. این موضوع بر نحوه طراحی سطوح و نحوه اجرای بازی ها تأثیر گذاشت. این یک محدودیت بود، اما محدودیت ها اغلب به تولید برخی از به یاد ماندنی ترین هنرها کمک می کنند.
2 کاناپه/صفحه تقسیم چند نفره
بیشتر تجربیات مورد علاقه من در چند نفره شامل بودن در اتاق با افرادی است که با آنها بازی می کنم. من عاشق این هستم که یک کنترلر را به کسی که در کنارم است می دهم و می نشینم تا با هم بازی کنیم. این تجربه معمولاً یک تجربه انفرادی است و آن را به یک تجربه اجتماعی تبدیل می کند و به هر دوی ما خاطراتی می دهد که بعداً درباره آن صحبت کنیم.
این نوع گیم پلی در دوران کودکی من رایج بود. من بازی Sonic the Hedgehog 2 را دوست داشتم که ویژگی بزرگی بود که دنباله آن نسبت به نسخه اصلی ارائه داد. من از دعواهای جانبی مانند تبر طلایی لذت بردم. وقتی یک نینتندو 64 گرفتم، تعداد بازیکنانی که پشتیبانی میشد دو برابر شد. چهار نفر از ما می توانستیم در ماریو کارت به طور همزمان با ماشین مسابقه دهیم. چهار نفر از ما می توانستیم Super Smash Brothers یا Mario Party را بازی کنیم. من تعداد زیادی بازی مسابقه ای چند نفره مانند Beetle Adventure Racing و Destruction Derby بازی کردم.
نینتندو بازی چند نفره چهار نفره را روی کنسول های خود زنده نگه داشته است. ایکس باکس اصلی چهار پورت داشت، اما چند نفره محلی دیگر چیزی نیست که مایکروسافت به آن تکیه کند (این بدان معنا نیست که نمیتوانید هیچ بازی چند نفره کاناپهای برای Xbox پیدا کنید). سونی هم همینطور. هر دوی آنها ترجیح می دهند که شما آنلاین بازی کنید. اکثر بازی های رایانه شخصی و بازی های تلفن همراه نیز همینطور هستند.
جایی که اراده وجود دارد، راهی وجود دارد، و گاهی اوقات بازیکنان راههای غیررسمی را برای بازیهای مدرن به صورت اسپلیتاسکرین پیدا میکنند.
3 مالکیت واقعی یک بازی
در چند دهه اول بازی های ویدیویی، زمانی که یک بازی خریدید، مالک آن بودید. برادرم بسیاری از بازیهایی را که ما با آن بزرگ شدیم، حفظ کرده است. من هنوز می توانم بروم نسخه قدیمی خود را از Road Rash پیدا کنم.
این مفهوم ابتدا در رایانه های شخصی از بین رفت، جایی که حتی اگر یک دیسک فیزیکی داشتید، بدون یک کلید CD خوب نبود. شما یک نسخه از بازی نمی خریدید، بلکه یک مجوز قانونی برای بازی آن بودید. این رویکرد از آن زمان به کنسول ها گسترش یافت. هر نسخه دیجیتالی که دانلود می کنید نسخه ای نیست که متعلق به شماست، بلکه نسخه ای است که مجوز پخش آن را دارید.
حتی اگر یک دیسک فیزیکی بخرید، به طور فزاینده ای به عنوان منبع فایل های اولیه ای که بر روی کنسول خود دانلود می کنید عمل می کند. در هر صورت، قبل از اینکه بتوانید بازی را برای اولین بار بازی کنید، به دانلود بهروزرسانیها ادامه دهید.
من در درجه اول با تلفن خود بازی می کنم که در آن وضعیت حتی بدتر است. بازیها به حساب Play Store من متصل هستند. اگر حسابهای Google را عوض کنم، بازیهایم را از دست میدهم. بسیاری از بازی ها با نسخه های جدیدتر اندروید کار نمی کنند. بازی های اصلی و پورت های بسیار خوبی وجود دارد که دیگر راهی برای بازی کردن آنها وجود ندارد.
4 جمع آوری همه چیزها
وقتی به پلی استیشن اصلی فکر می کنم، به JRPG فکر می کنم. وقتی به Nintendo 64 فکر می کنم، به پلتفرم های سه بعدی فکر می کنم که می توانید دوربین را در هر جهتی حرکت دهید و ماموریت شما جستجوی کلکسیون است. در Super Mario 64، شما ستاره می خواستید. در Banjo-Kazooie، شما دنبال قطعات پازل بودید. در Donkey Kong به موز نیاز داشتید. اغلب به اندازه کافی، شما در حال جمع آوری انواع مختلفی از چیزها هستید. برخی از سطوح قفل باز می شوند، در حالی که برخی دیگر عمدتاً به عنوان امتیاز عمل می کنند.
گاهی اوقات جمع آوری یک سری چیزها خسته کننده می شود. با این حال، چیزی که در مورد این سبک بازی دوست داشتم، تشویق به کشف دنیایی عظیم در یک محیط کارتونی عجیب و غریب بود. این بازی ها نه کاملاً خطی بودند و نه جهان باز. آنها شما را تشویق به کاوش و تفریح کردند. گاه به گاه پلتفرمر جدیدی وجود دارد که شعله های سال گذشته را دوباره روشن می کند، اما در بیشتر موارد، دیگر پلتفرمرها اینگونه ساخته نمی شوند.
5 Drop-In Drop-Out Multiplayer
زمانی که در سگا جنسیس بازی میکردم، بازی چندنفره بسیار معمولی بود. در Sonic the Hedgehog 2، بازیکن دوم میتواند به سادگی با برداشتن دسته دوم و فشار دادن یک دکمه به بازی بپیوندد. درست مثل آن، آنها اکنون می توانند تیلز را کنترل کنند!
در بازیهای اسکرول جانبی مانند Streets of Rage، بازیکنان دوم اغلب میتوانند هر زمان که بخواهند وارد مبارزه شوند و به مبارزه بپیوندند. این حتی یک جنبه از بازی مورد علاقه من نینتندو 64، جت فورس جمینی بود. بازیکن دوم میتواند به سمت فلوید بپرد، روبات کوچکی که پشت بازیکن اصلی شناور است.
این نوع بازی ها برای محیط های اجتماعی عالی بودند. اگر دوستان هنوز حال و حوصله بازی را نداشتند، میتوانستند تماشا کنند، در حالی که در چند سطح اول به صورت انفرادی بازی میکردید، یک میان وعده بخورند. سپس هنگامی که به جایی جدید رسیدید و علاقه آنها را برانگیختید، آنها می توانستند بدون کاهش سرعت بازی وارد شوند.
6 بازی طراحی شده برای یک کنترلر خاص
اکثر بازیهای موجود امروزی کراس پلتفرم هستند، به این معنی که برای چندین کنسول در دسترس هستند. اغلب، نسخه ها برای رایانه های شخصی و تلفن های همراه نیز در دسترس هستند. تقریباً مهم نیست که چه سخت افزاری می خرید. بسیاری از ما هستند که در درجه اول با گوشی خود بازی می کنند. من بازی های رایانه شخصی را از طریق Nvidia GeForce NOW استریم می کنم. وقتی تلفن من به عینک واقعیت افزوده متصل است یا به مانیتور متصل است، به راحتی می توان فراموش کرد که با چیزی معمولی تر بازی نمی کنم.
در آن زمان، انحصاری های کنسول بسیار رایج تر بود. بازی ها برای مجموعه خاصی از سخت افزار طراحی شده اند. نینتندو Wii و Wii U را با کنترلکنندههای منحصربهفرد طراحی کرد تا امکان طرحهای کنترلی را فقط در ماشینهایش فراهم کند. این تمایز تا حد زیادی با نینتندو سوییچ ناپدید شده است.
بازیهای سختافزاری خاص در Playdate تجدید حیات کوچکی کردهاند، اما این یک بازی دستی خاص است. در بیشتر موارد، بازیها بدون توجه به جایی که آنها را بازی میکنید، اکنون یکسان هستند.
آیا من احساس می کنم که بازی در حال حاضر بدتر از آن زمان است؟ نه، نه واقعا. من عاشق داستان هایی هستم که امروز در بازی ها گفته می شود. من شخصیت هایی را ندیدم که مرا به یاد بزرگ شدن من بیاندازند و دیگر اینطور نیست. به علاوه، در حالی که تولید بازیهای AAA بهطور ناپایدار گران و زمانبر شدهاند، عکس این موضوع در مورد عناوین مستقل صادق است. تعدادی از بازیهایی که در سالهای اخیر روی من اثر گذاشتهاند، از تیمهای بسیار کوچک هستند.
من نمیخواهم به گذشته برگردم، اما مانند هر نوع هنری، خوب است که به گذشته فکر کنم و چیزی قدیمی را دوباره جدید جلوه دهیم.