پخش زنده تازه به یک نقطه عطف مهم دست یافت: در ماه مه 2025، رسماً بیش از کابل و پخش ترکیبی پیشی گرفت. این لحظهای است که باید حس یک دور پیروزی برای قطعکنندگان کابل باشد. اما در عین حال، بهعنوان کسی که سالها پیش کابل را رها کرد، شروع به احساس چیزی کردم که انتظارش را نداشتم—احساس میکنم کمی آن را دلتنگ میشوم.
پخش استریمینگ به تازگی یک نقطه عطف بزرگ را پشت سر گذاشت: در ماه مه ۲۰۲۵، به طور رسمی از کابل و پخش ترکیبی فراتر رفت. این لحظهای است که باید حس پیروزی برای قطیکنندگان کابل باشد. با این حال، به عنوان کسی که سالها پیش کابل را رها کرد، شروع به احساس چیزی کردم که انتظار نداشتم — کمی دلم برای آن تنگ میشود.
استریمینگ رسماً از تلویزیون کابلی و پخش ترکیبی در میزان تماشای مخاطبان پیشی گرفته است
ما سرانجام به نقطه عطف رسیدیم. برای اولین بار در تاریخ تلویزیون، استریمینگ رسماً بیش از تماشای تلویزیون سنتی پیشی گرفته است. بر اساس گزارش نیلسن، استریمینگ هماکنون ۴۴٫۸٪ از کل تماشای تلویزیون را در مه ۲۰۲۵ تشکیل میدهد، در حالی که پخش و کابل ترکیبی تنها ۴۴٫۲٪ را تشکیل میدهند. این اختلاف کمی است، اما تاریخی است.

اما احساس کمی تضاد میکنم. این همان چیزی است که ما همه سالها پیشبینی کردهایم، درست است؟ مرگ ناگزیر کابل، رشد همه چیز بر پایه درخواست، و آیندهای که در آن کاملاً کنترل ما بر آنچه میخواهیم ببینیم و زمان تماشا داریم. استفاده از استریمینگ از سال ۲۰۲۱ به میزان ۷۱٪ افزایش یافته است، در حالی که تماشای کابل ۳۹٪ کاهش یافته است. اعداد دروغ نمیگویند — ما بهطور جمعی با ریموتها و کیف پولهایمان رأی دادیم.
نتفلیکس همچنان بر صحنه استریمینگ حاکم است و موقعیت خود را بهعنوان سرویس برتر استریمینگ برای چهار سال متوالی حفظ کرده است. این پلتفرم حتی موفق شد رکوردهای استریمینگ را با بازیهای انافال در روز کریسمس ۲۰۲۴ شکسته کند. در همین حال، یوتیوب به یک قدرت مطلق تبدیل شده است و ۱۲٫۵٪ از کل تماشای تلویزیون در ماه مه را نمایندگی میکند.
به عبارت دیگر، دوران جستوجوی کانالها بهطور رسماً توسط الگوریتمها، منوهای بر‑درخواست و پیشنمایشهای خودکار غرق میشود. و واقعاً، این یک نقطه عطف چشمگیر است. اما در حالی که دیگران به پایان کابل مینشینند، من خودم دلم برای آن تنگ میشود.

اگر میتوانستم به زمان گذشته برگردم، کابل را زودتر قطع میکردم.
نه به این دلیل که فکر میکنم کابل بهتر بود، بلکه چون استریمینگ — بهطرز عجیبی — احساس میشود که کار بیشتری است.
قطعهقطعه شدن استریمینگ انتخاب را به یک کار خستگرانه تبدیل کرده است

به یاد دارید وقتی نتفلیکس فقط نتفلیکس بود؟ وقتی میتوانستید بهطور معقول انتظار داشته باشید که بیشتر برنامهها و فیلمها در نهایت آنجا پایان یابند؟ آن روزها مانند یک حافظهی دور بهنظر میرسند. زمینهی استریمینگ امروز بهجایی رسیده که بهنظر میرسد به دهها سرویس مختلف تقسیم شده است، بهطوری که هر کدام سعی میکنند سهم خود را از کیک سرگرمی بهدست آورند.
گزارش نیلسن اشاره میکند که فهرست پلتفرمهای استریمینگ با تماشای قابلتوجه از پنج سرویس در سال ۲۰۲۱ به یازده در سال ۲۰۲۵ گسترش یافته است. این بیش از دو برابر در تنها چهار سال است. نتفلیکس، یوتیوب، هولو، پرایم ویدیو، دیزنی پلاس، پارامونت پلاس، پیکاک، مکس، اپل تیوی پلاس و فهرست رو به رشد سرویسهای رایگان پشتیبانیشده توسط تبلیغات مانند پلوتو تیوی، روکو چینل و توبی. برای من این امر گیجکننده است. این یازده برنامه، یازده رابط کاربری، یازده اشتراک — و، بهنظری، یازده برنامه متفاوت که نیمهوقت آنها را میبینید.
آنچه باید تجربهی تماشای ما را ساده کند، به یک پازل پیچیده تبدیل شده است. من خود را میبینم که زمان بیشتری را صرف تصمیمگیری دربارهی آنچه باید ببینم میکنم تا واقعاً تماشا کنم. اول باید به یاد داشته باشم کدام سرویس کدام برنامه را دارد. سپس باید بفهمم آیا هنوز به آن سرویس اشتراک دارم یا نه. سپس باید تصمیم بگیرم آیا ارزش دارد برای فقط یک برنامهای که میخواهم تماشا کنم، یک پلتفرم دیگر را اشتراک کنم یا نه.

میخواهید بدانید فیلمها یا برنامههای تلویزیونی مورد علاقهتان برای استریم موجود هستند یا نه؟ در اینجا چند ابزار وجود دارد که بررسی را آسان میکند.
اثر نتفلیکس که در گزارش ذکر شد — جایی که برنامهها پس از انتقال به نتفلیکس محبوبتر میشوند — بهخوبی این آشفتگی را نشان میدهد. برنامههایی مانند سوئیتس و یانگ شلدون در نتفلیکس مخاطبان جدیدی یافتند حتی اگر ابتدا در جای دیگری پخش شده بودند. اما بهعنوان بیننده، این فقط یک لایه دیگر از سردرگمی اضافه میکند. این برنامه اصلاً از کجا آمده بود؟ ماه آینده کجا میتوانم آن را ببینم؟ آیا هنوز هم آنجا خواهد بود؟
سرویسهای استریمینگ رایگان به سرعت در حال رشد هستند—اما شبیه کابل بهنظر میآیند
در اینجا نکتهی واقعا طنزآمیز این است: سرویسهای استریمینگ رایگان با حمایت تبلیغاتی (FAST) در حال رونق هستند. پلوتو تیوی، روکو چینل و توبی بهطور مشترک ۵٫۷٪ از کل تماشای تلویزیون را تشکیل میدهند — بالاتر از هر شبکه پخش منفرد. این سرویسها بهدلیل رایگان بودن رشد میکنند، اما همچنین بهدلیل ارائه چیزی که احساس آشنایی میکند: توانایی روشن کردن تلویزیون و داشتن چیزی که پخش میشود.

سرویسهای استریمینگ FAST بهطرز قابلتوجهی محبوب شدهاند، و الآن میفهمم چرا.
اما به نظر من، این سرویسها فقط تلویزیون کابلی با قدمهای اضافی هستند. شما همچنان تبلیغات را میبینید، همچنان به برنامههای تعیین شده محدود هستید و همچنان محتواهایی که بر اساس توافقنامههای مجوزی میآیند و میروند را میپذیرید. تفاوت اصلی این است که از طریق یک برنامه بهجای جعبه کابل دسترسی دارید.
من خودم را میبینم که بهتدریج بیشتر از این سرویسها استفاده میکنم و این به این دلیل نیست که محتوا لزوماً بهتر باشد. گاهی فقط میخواهم تلویزیون را روشن کنم و چیزی پخش شود بدون اینکه مجبور به تصمیمگیری باشم.
رویدادهای زنده و ورزشها هنوز در کابل احساس بهتری دارند

علیرغم تمام پیشرفتهای فناوری استریمینگ، هنوز چیزی وجود دارد که تلویزیون سنتی بهتر انجام میدهد: رویدادهای زنده. بههرحال، سرویسهای استریمینگ هم به ورزشهای زنده وارد شدهاند — بازیهای NFL نتفلیکس و پخش المپیک توسط NBC در Peacock نمونههای خوبی هستند — اما تجربه هنوز متفاوت است.
یک جنبهٔ جمعی در تماشای تلویزیون زنده وجود دارد که استریمینگ هنوز بهطور کامل آن را بهدست نیاورده است. وقتی همهٔ همسایهها در یک زمان همان بازی فوتبال (لطفاً به آن soccer نگوید) را تماشا میکنند، وقتی میتوانید در مورد یک تبلیغ در طول سوپر بول با دوستان خود پیامک بزنید چون آنها هم آن را دیدند، وقتی میتوانید در زمان واقعی در گفتگوهای شبکههای اجتماعی دربارهٔ یک رویداد زنده شرکت کنید — این چیزی است که زمانی که همه در پلتفرمهای مختلف تماشا میکنند و باید با تاخیر و بافرینگ مقابله کنند، از دست میرود. گاهی تمام برنامه حتی ممکن است تحت فشار خراب شود.
استریمینگ همچنین ما را بیصبر کرده است. ما آنقدر به تماشای یکباره تمام فصلها عادت کردهایم که انتظار یک هفته بین قسمتها باستانی بهنظر میرسد. اما چیزی برای تلویزیون برنامهریزیشده گفتید، برای انتظار کشیدن، برای هیجان و لحظات فرهنگی مشترکی که با تماشای همه در یک زمان به وجود میآید.
من هنوز هم تلویزیون کابلی را میخواهم
میدانم که ممکن است این حرف دیوانهانه بهنظر برسد، بهویژه از کسی که سالها پیش کابل را قطع کرده، اما من الآن دلم برای کابل تنگ شده است. نه بهدلیل بستههای پرهزینه، سرویس مشتری وحشتناک، و کانالهای بیپایان تبلیغاتی، بلکه بهدلیل سادگی آن.
با کابل، فقط تلویزیون را روشن میکردید و بین کانالها جستوجو میکردید تا چیزی برای تماشا پیدا کنید. نیازی به یادآوری رمزعبورها، نگران سرعت اتصال اینترنت نبود، نیازی به مدیریت چندین اشتراک نبود و نیازی به تحقیق درباره اینکه کدام پلتفرم برنامهای که میخواهید دارد، نبود.
گزارش نیلسن نشان میدهد که تسلط استریمینگ بر تلویزیون سنتی شاید موقت باشد و بسته به فصل و محتوا در حال تغییر باشد. بخشی از من امیدوار است که این درست باشد. نه بهدلیل اینکه میخواهم استریمینگ شکست بخورد، بلکه بهدلیل اینکه فکر میکنم جایگاهی برای هر دو مدل وجود دارد تا همزیستی داشته باشند.
شاید آینده تلویزیون درباره جایگزینی یک فرمت با دیگری نباشد. شاید درباره یافتن تعادل درست بین انتخاب و سادگی، بین کنترل و راحتی، بین آینده و راحتی آشنای روشن کردن تلویزیون و اجازه دادن به دیگران برای تصمیمگیری دربارهٔ آنچه امشب میخواهیم ببینیم، باشد.
تا آن زمان، من اینجا مشغول اسکرول کردن بین شش برنامه خواهم بود، سعی میکنم بهخاطر داشته باشم کجا فیلم یا سریال مورد علاقهام را رها کردهام. میدانید، آن یکی که یک مرد داشت یا شاید یک سگ. مهم نیست.