خبر و ترفند روز

خبر و ترفند های روز را اینجا بخوانید!

واقعیت مجازی به سادگی برای من جالب نیست: در اینجا دلیل این است که چرا نمی تواند توجه من را جلب کند

من واقعاً خوش شانس بودم که یک Meta Quest 2 را با قیمت مناسبی درست بعد از ورود به قفسه ها به ثمر رساندم. در آن چند ماه اول، من تماماً در حال غواصی در واقعیت مجازی (VR) بودم – این به راحتی جالب‌ترین فناوری بود که تا به حال تجربه کرده بودم.

خلاصه عناوین

  • VR بیشتر منزوی است تا غوطه ور
  • سخت افزار VR خیلی دست و پا گیر است
  • من به بیماری VR مبتلا می شوم
  • هزینه ورود هنوز خیلی زیاد است
  • رسانه های سنتی و تجربیات دنیای واقعی همچنان بیشتر ارائه می دهند

نکات کلیدی

  • VR به دلیل تجربیات انفرادی و حواس پرتی از واقعیت احساس انزوا می کند.
  • سخت افزار VR ناراحت کننده و داغ است و می تواند باعث خستگی دست شود.
  • بیماری واقعیت مجازی یک مسئله اصلی است که لذت محتوا را محدود می‌کند و تجربه‌های دنیای واقعی را ترجیح می‌دهد.

من واقعاً خوش شانس بودم که یک Meta Quest 2 را با قیمت مناسبی درست بعد از ورود به قفسه ها به ثمر رساندم. در آن چند ماه اول، من تماماً در حال غواصی در واقعیت مجازی (VR) بودم – این به راحتی جالب‌ترین فناوری بود که تا به حال تجربه کرده بودم.

اما با گذشت زمان، علاقه من کم شد، تا اینکه قبل از اینکه متوجه شوم، هدستم را به شخص دیگری منتقل کردم، حتی اگر هنوز یک سال از عمرش نگذشته باشد. من واقعاً احساس می‌کنم که دنیای واقعیت مجازی به طرز دیوانه‌واری تأثیرگذار است، اما من فقط تمایلی به بازگشت احساس نکرده‌ام. شاید روزی برسد، اما در حال حاضر، چند چیز مانع من شده است.

1 VR بیشتر منزوی است تا غوطه ور

متا کوئست 3 - نمای جانبی

به محض اینکه هدست واقعیت مجازی را می گذارم، انگار دیواری بین من و دنیای واقعی بالا می رود. ناگهان، نمی‌توانم ببینم یا بشنوم که دقیقاً بیرون چه اتفاقی می‌افتد، حتی اگر بدنم هنوز آنجاست. این احساس محرومیت حسی قرار است به من کمک کند تا عمیق‌تر در محیط مجازی مکش کنم.

اما به طرز متناقضی، من را بیش از حد آگاه می کند که در حال حاضر فقط یک نفر هستم که ارتباطم با همه چیز اطرافم قطع شده است. شبیه زمانی است که در یک مهمانی پر جنب و جوش در خانه هدفون‌های حذف نویز به سر می‌گذارم—می‌توانم ببینم که همه از خود لذت می‌برند، با این حال من از تمام سروصداها و مکالمه‌های اطراف جدا هستم.

علاوه بر این، بسیاری از تجربیات VR تمایل دارند بر روی اکتشاف انفرادی یا اهداف فردی تمرکز کنند، که واقعا می تواند این احساس منزوی را تقویت کند. برخلاف بازی‌های سنتی که می‌توانید با هم نشسته یا آنلاین بازی کنید، VR یک چیز انفرادی است. حتی گزینه‌های چند نفره نیز سخت هستند، زیرا راه‌اندازی چند هدست یک کابوس لجستیکی است.

مطلب مرتبط:   8 ویژگی پنهان کنترلر PS5 DualSense

اگر تجربه را با دیگران به اشتراک نگذارید، تازگی VR می تواند به سرعت از بین برود، به خصوص اگر مانند من باشید که جنبه اشتراکی سرگرمی را ترجیح می دهم.

2 سخت افزار VR خیلی دست و پا گیر است

هدست Meta Quest 2 و کنترلرهای هاله

در حالی که Meta Quest 2 بدون هیچ سیمی عالی کار می کند و زیبا به نظر می رسد، پوشیدن آن برای مدت طولانی باعث ایجاد اشکال می شد. طراحی سنگین جلویی، گردن و صورتم را تحت فشار قرار می دهد و بر اثر فشار، فرورفتگی و قرمزی موقتی به جا می گذارد.

مسئله دیگری که من با آن روبرو شده ام این است که پوشیدن Quest برای مدت طولانی چقدر داغ می شود، که کاملاً منطقی است زیرا اساساً رایانه ای است که به سر شما بسته شده است. این گرما می تواند باعث عرق کردن شما شود، به خصوص در روزهای گرمتر یا زمانی که در حال حرکت در VR هستید.

بهداشت در VR قطعاً چیزی است که من نیز به آن فکر می کنم. هدست‌ها دقیقاً روی صورت شما قرار می‌گیرند، و گاهی اوقات دوستان می‌خواهند چرخشی روی همان هدست پخش شود. تمام این تماس‌های پوستی در طول زمان به این معنی است که عرق، روغن و باکتری‌ها می‌توانند تجمع پیدا کنند، که وقتی دیگران به نوبت می‌روند بسیار بد به نظر می‌رسد.

تمیز کردن منظم و ماسک های صورت یکبار مصرف به رفع این فاکتور کمک می کند، اما کل تجربه واقعیت مجازی را کمی آزاردهنده تر می کند.

در حالی که ممکن است کنترلرها برای برخی از بازی های واقعیت مجازی بهتر از یک گیم پد معمولی کار کنند، اما واقعاً می توانند در طول زمان دست شما را از بین ببرند. اگرچه کنترلرهای Quest 2 به گونه ای طراحی شده اند که راحت باشند، اما همچنان از شما می خواهند که آنها را محکم بگیرید و آنها را زیاد حرکت دهید. اگر برای مدت طولانی بازی کنید، این منجر به خستگی دست می شود.

گاهی اوقات، موقعیت حلقه ها و دکمه های ردیابی ممکن است کمی ناخوشایند به نظر برسد، به خصوص در بازی هایی که باید دستان خود را خیلی سریع یا تکراری حرکت دهید.

3 من به بیماری VR مبتلا می شوم

یکی از بزرگ‌ترین چیزهایی که من را از ورود به واقعیت مجازی باز می‌دارد، این است که از لحاظ فیزیکی احساس ناراحتی در هنگام استفاده از هدست واقعیت مجازی دارم. این فقط یک مزاحمت جزئی نیست – بیماری VR یا بیماری حرکت به قول برخی، واقعاً بر توانایی من برای لذت بردن از فناوری تأثیر می گذارد.

مطلب مرتبط:   فناوری بوی دیجیتال چیست و چگونه کار می کند؟

بیماری واقعیت مجازی به این دلیل اتفاق می افتد که چشمان شما یک چیز را در دنیای مجازی می بینند، اما گوش داخلی شما چیزی متفاوت در مورد حرکت حس می کند. این عدم تطابق سیگنال های متناقضی را به مغز شما ارسال می کند که می تواند حالت تهوع و سایر علائم مانند سرگیجه یا سردرد را ایجاد کند. در موارد بد، برخی از افراد حتی در نهایت استفراغ می کنند.

برخی از دوستان می توانند ساعت ها بدون مشکل از هدست استفاده کنند. اما برای من، ممکن است فقط چند دقیقه طول بکشد تا احساس بیماری کنم. اینکه برخی می توانند واقعیت مجازی را کنترل کنند، در حالی که برخی دیگر، مانند من، با آن دست و پنجه نرم می کنند، بسیار بد است. این تقسیم به این معنی است که VR نمی تواند به طور کامل برای همه لذت ببرد.

علاوه بر این، شدت علائم بسته به کاری که در VR انجام می دهید متفاوت است. بازی‌های سریع یا تجربه‌هایی با حرکات زیاد باعث می‌شوند که حالم بدتر شود. در نتیجه، انواع محتوای VR که من می‌توانم به راحتی از آن استفاده کنم محدود است. این واقعاً جذابیت واقعیت مجازی برای سرگرمی را در مورد من کاهش می دهد.

اگر گاهی اوقات بازی VR باعث می‌شود احساس دلتنگی کنید، حتماً آن را بررسی کنید
نکات ما در مورد کاهش بیماری حرکت هنگام استفاده از VR
.

4 هزینه ورود هنوز خیلی زیاد است

قیمت هدست های واقعیت مجازی واقعاً بسیار گسترده است، از چند صد دلار تا هزاران دلار. به عنوان مثال، مدل‌های برتر مانند Apple Vision Pro (اگرچه یک هدست با واقعیت ترکیبی است) بسته به فضای ذخیره‌سازی یا لوازم جانبی که انتخاب می‌کنید، ممکن است تا 4000 دلار قیمت داشته باشند.

همچنین Meta Quest 3 را در نظر بگیرید که یکی از هدست‌های VR مستقل و مقرون به صرفه است که قیمتی در حدود 500 دلار دارد. با این پول، می توانید یک PS5 تهیه کنید تا به معنای واقعی کلمه تمام بازی های مهم AAA را که در نیم دهه آینده منتشر می شوند، بازی کنید. اما صرف چنین پولی برای یک کوئست ارزشش را ندارد.

مطلب مرتبط:   ایستگاه کاری در مقابل رایانه‌های شخصی بازی: تفاوت چیست؟

مطمئناً، آن مستقل است و به رایانه شخصی نیاز ندارد، اما تعداد معدودی بازی در سطح AAA روی آن وجود دارد. همچنین باتری خود را در بهترین حالت تنها در چند ساعت خالی می کند و از من می خواهد که بسیار فعال تر از نشستن روی مبل و بازی پلی استیشن باشم.

همچنین در مورد تجهیزات VR با عملکرد بالا مانند Valve Index (با قیمت حدود 1438 دلار) و HTC Vive Pro 2 (با قیمت حدود 1199 دلار) باید گفت که برای اجرای حداکثری به یک رایانه بازی قدرتمند نیاز دارند. و آن‌ها فقط برای هدست‌ها هستند—شما باید صدها یا حتی هزاران بیشتر هزینه کنید تا رایانه‌ای با قابلیت واقعیت مجازی بتواند آنها را اجرا کند.

بنابراین، بین هدست و دکل، VR برای کاربران معمولی مانند من که به دنبال راهی مقرون به صرفه برای استراحت و لذت بردن از سرگرمی در خانه هستند، فروش بسیار سخت تری شده است.

5 رسانه سنتی و تجربیات دنیای واقعی هنوز بیشتر ارائه می دهند

هیچ چیز واقعاً قابل مقایسه با تجربه دنیای واقعی با تمام حواس شما نیست. VR این روزها شگفت‌انگیز است، اما نمی‌تواند با تجربه حسی کاملی که واقعاً از جایی به دست می‌آورید، مطابقت داشته باشد. به عنوان مثال، فقط در جنگل قدم بزنید – این فقط چیزی نیست که می بینید و می شنوید، بلکه احساس زمین زیر پای خود، بوی تازه زمین، و توجه به تغییرات جزئی دما یا باد است.

همه این چیزها در کنار هم خاطراتی را ایجاد می کنند که بیش از هر چیز مجازی به شما می چسبد.

جنبه اجتماعی فعالیت های دنیای واقعی نیز بسیار مهم است. برای مثال، رفتن به تماشای یک نمایش زنده، این انرژی مشترک را بین مخاطب و اجراکنندگان ایجاد می‌کند که بازآفرینی آن تنها با VR دشوار است. شنیدن صدای نفس کشیدن، خندیدن یا ساکت شدن کل جمعیت، لایه‌های بیشتری از معنا و احساس را به تجربه‌ای اضافه می‌کند که انتقال آن تنها با VR دشوار است.

همچنین، غیرقابل پیش‌بینی بودن زندگی واقعی اغلب به جالب‌ترین لحظات آن منجر می‌شود، مانند شروع یک مکالمه تصادفی در یک گالری هنری یا تصادفاً به یک نقطه جالب در حین سرگردانی در یک شهر جدید. VR با برنامه ریزی دقیق نمی تواند آن نوع اکتشافات شگفت انگیزی را ارائه دهد که واقعاً می تواند دیدگاه شما را تغییر دهد. آن لحظات برنامه ریزی نشده همان چیزی است که من بیشتر از همه به یاد می آورم.