ابسیدین ابزاری پر ویژگی برای نوشتن یادداشت است، اما آیا زمان صرفشده برای آشنایی با آن و سفارشیسازی آن را توجیه میکند، یا مزایا کافی نیستند؟
لینکهای پرش
-
بازتاب و یادگیری بلندمدت
-
کشف ارتباطات عمیقتر بین ایدهها
-
مرکز دانش که با من رشد میکند
-
آگاهی از آنچه میدانم (و آنچه نمیدانم)
-
آیا منحنی یادگیری ارزشش را دارد؟
Obsidian یک ابزار یادداشتبرداری پر از ویژگیها است، اما آیا زمان صرفشده برای آشنایی و سفارشیسازی آن را توجیه میکند، یا مزایا کم میآیند؟
بازتاب و یادگیری بلندمدت
در نگاه اولیه، Obsidian برایم شبیه یک برنامهٔ عمومی به نظر میرسید، اما تنها پس از چند ماه استفاده از آن، مزایای پنهانش آشکار شد. امروز، Obsidian به مرکزی اصلی برای من تبدیل شده است، نقشهای از آنچه یاد گرفتهام و آنچه در حال یادگیریام، سرانجام جستوجوی من برای یک برنامهی یادداشتبرداری به پایان رسیده است. وقتی به Obsidian فکر میکنم، آن را ابزاری میبینم که یادداشتهای شما را به یکدیگر میچسباند و کل یادداشتها را بزرگتر از مجموع اجزایشان میکند.
قبلاً، در فرایند یادداشتبرداریام، فقط یادداشتها را مینوشتم و به همین سادگی بود. آنها صرفاً کلمات و اعداد بودند که بهتوالی در یک خط قرار میگرفتند و بهسرعیت فراموش میشدند. پس از استفاده از Obsidian متوجه شدم که یادداشتهایم یک مؤلفهٔ حیاتی را ندارند — ارتباطات. اینکه یک یادداشت چگونه به دیگری مرتبط باشد. بهجای اینکه یادداشتهایم موجودیتهای مستقل و تکهتکه باشند، Obsidian به من اجازه داد تا یادداشتها را به زنجیرهای از افکار تبدیل کنم.

به عنوان مثال، در ابتدای یک دورهٔ کارشناسی علوم کامپیوتر، در چند جلسهٔ اول بهدقت یادداشت برداشتم، عمدتاً بهدلیل انگیزهٔ بالای من هنگام شروع دوره. اما وقتی به نیمهٔ ترم رسیدم، یادداشتهایم دیگر برایم معنایی نداشتند. آنها پراکنده و بخشپذیر بودند تا حدی که نوشتن یادداشتها را متوقف کردم.
وقتی همان فرایند را تکرار کردم، اما این بار با استفاده از Obsidian، یادداشتهایم بههم متصل شدند و بهصورت یک کل ظاهر شدند. آنها ارتباطاتی داشتند که از یک نقطه شروع میشد و به نقطهٔ دیگری سر میداد. میتوانستم ببینم همه چیز از کجا شروع شده و به کجا میرود.

این رویکرد یادداشتبرداری دقیقاً همان چیزی بود که در برنامههای دیگر آنرا کم میدیدم. و بهترین بخش این است که هر چه بیشتر یادداشت میکردم، سیستم بهتر میشد.
این امکان بهواسطهٔ ویژگیهای کلیدی Obsidian فراهم شد: پیونددهی یادداشتها، نمای گراف، و برچسبگذاری یادداشتها. پیونددهی به شما اجازه میدهد یک یادداشت را به دیگری متصل کنید، که میتوانید آن را بهصورت بصری در نمای گراف مشاهده کنید. در همین زمان، ویژگی برچسبگذاری به شما امکان میدهد یادداشتها را به یک کلیدواژهٔ خاص برچسبگذاری کنید.
کشف ارتباطات عمیقتر بین ایدهها

نمای گراف Obsidian بهصورت بصری روابط بین یادداشتها را ترسیم میکند و نمایی کلی از شبکهٔ دانش شما فراهم میآورد. بهعلاوه، نه تنها یک نمای منطقی میدهد، بلکه به شما کمک میکند ایدهها و ارتباطات بین مفاهیم را کشف کنید که ابتدا واضح نبودند، در مقایسه با یادداشتبرداری مسطح که کلمات شما فقط در صفحه میمانند.
در یک دورهٔ تاریخ دانشگاه، ما دربارهٔ جنگ سرد آموختیم. نمای گراف به من کمک کرد تا روابط بین رویدادهای کلیدی مانند بحران موشکهای کوبا و برابری هوایی برلین را ترسیم کنم، آنها را با شخصیتهای کلیدی مانند کندی و خروشچف مرتبط کنم، و همچنین مفاهیمی مانند بازدارندگی و نظریهٔ دومینوی را به هم پیوند دهم.
علاوه بر این، نمای گراف به من کمک کرد موارد بیشتری که نیاز به تحقیق داشتند را کشف کنم. برای مثال، کلمهٔ NATO در یادداشت دربارهٔ جنگ کره ظاهر شد اما با یادداشت NATO من مرتبط نبود. بهوسیلهٔ این، به سرعت یک حوزهٔ جدید برای بررسی پیدا کردم: اینکه NATO چگونه با جنگ کره مرتبط است.
مرکز دانش که با من رشد میکند
یکی از نقاط ضعف عمدهای که در ابزارهای دیگر یادداشتبرداری مشاهده کردم این بود که وقتی تعداد یادداشتها زیاد شد، سازماندهی آنها مشکل میشد، زیرا مجبور بودم بهصورت دستی پوشهها را باز کنم و ببینم داخل آنها چه چیزی است، تصمیم بگیرم که در پوشهٔ خاصی قرار دهم یا پوشهٔ جدیدی بسازم. با این حال، برچسبگذاری و پیونددهی یادداشتها این مشکلات را از بین میبرد.

معمولاً پس از یک یا دو هفته، مخزن Obsidian خودم را سازماندهی میکنم. به نمای گراف میروم، به گرههای فردی نگاه میکنم و فکر میکنم با چه یادداشتهایی میتوانم آنها را متصل کنم. علاوه بر این، جستجوی Obsidian بهراحتی میتواند یادداشتها را برای شما پیدا کند؛ فقط کافی است کلیدواژه را تایپ کنید و یادداشتهای دارای همان کلیدواژه یا برچسب را نمایش میدهد.

Obsidian همچنین اجازه میدهد مخازن متعددی ایجاد کنید که میتوانند انواع مختلف یادداشتها را جدا کنند و تمایز واضحی بین آنها ایجاد کنند. برای مثال، میتوانید یادداشتهای مربوط به کار، پروژهها و تحقیق را از دفترچههای شخصی، سرگرمیها و اطلاعات شخصی جدا کنید. بنابراین، حتی اگر به حوزهها و موضوعات جدیدی وارد شوید، Obsidian مانع شما نخواهد شد بلکه کار را قابل مدیریتتر میکند.
آگاهی از آنچه میدانم (و آنچه نمیدانم)

نمای گراف Obsidian به شما این امکان را میدهد که بهراحتی سطح تخصص خود را در یک موضوع خاص ارزیابی کنید. شما یک مسیر از ایدههای مرتبط ایجاد میکنید وقتی یک یادداشت را به دیگری پیوند میدهید. اما اگر نتوانید یادداشتهای مرتبطی برای پیوند به ایدهٔ جدید پیدا کنید یا پیوندهایی گمشده باشد، این نشان میدهد که اطلاعات کافی در آن موضوع ندارید. این به شما کمک میکند تا بفهمید در چه زمینههایی خوب هستید و در چه زمینههایی نیاز به کاوش بیشتر دارید.
بهعلاوه، با برچسبگذاری یادداشتها میتوانید آنها را بر حسب تمها و موضوعات (مثلاً «یادگیری ماشین»، «فلسفه»، «روانشناسی») دستهبندی کنید. اگر متوجه شوید یک برچسب فقط چند یادداشت دارد، این نشان میدهد که باید عمیقتر به آن موضوع بپردازید. به همین دلیل، هر زمان که چیزی جدیدی میآموزم، میخواهم بهسرعت آن را به Obsidian اضافه کنم و ببینم تخصصم چگونه به حوزههای جدید میرسد.
آیا منحنی یادگیری ارزشش را دارد؟
یکی از معایب Obsidian منحنی یادگیری آن است، بهویژه قالببندی Markdown که برای بسیاری دشوار بهنظر میرسد. بهطور مشابه، من نیز با منحنی یادگیری روبهرو شدم، مانند یادگیری قواعد قالببندی، پیونددهی یادداشتها و نحوه کار ویژگی برچسبگذاری.

چیزی دیگر که از Obsidian نپسندیدم، تم پیشفرض آن بود که برایم مناسب نبود. با این حال، میتوانید تمهای Obsidian را با یک کلیک نصب کنید و تمهای رایگان متعددی برای انتخاب وجود دارد. فروشگاه تمهای Obsidian متنوع است، بنابراین زمان زیادی را صرف پیدا کردن تم مناسب یا حتی نوشتن کد CSS سفارشی برای پیادهسازی ظاهر دلخواه کردم.
بنابراین، Obsidian ابزاری قدرتمند و مؤثر است، اما در نهایت صرفاً یک ابزار است و ممکن است برای همه مناسب نباشد. اگر به دنبال یادداشتهای سادهای مثل موارد خرید یا فهرست کارها هستید، برنامههای دیگری بهتر هستند چون منحنی یادگیری ارزشش را ندارد. مشابه اینکه یادداشتبرداری در Notion میتواند بیش از حد باشد.
اما اگر قصد دارید تعداد زیادی یادداشت بردارید و به دنبال ساخت یک پایگاه دانش شخصی هستید، Obsidian به شما کمک خواهد کرد. این برنامه یادداشتها را به هم میچسباند و آنچه یاد گرفتهاید را به صورت یکپارچه ترکیب میکند.

قدرت واقعی Obsidian در تواناییاش برای تبدیل یادداشتهای منفرد به یک شبکهٔ متقابل از دانش نهفته است. اگرچه منحنی یادگیری و تنظیمات اولیه ممکن است در ابتدا دلهرهآور بهنظر برسند، اما بازدهی برای کسانی که زمان سرمایهگذاری میکنند، بسیار زیاد است.
بر اساس تجربهٔ من، Obsidian ارزش منحنی یادگیری را دارد—اما فقط اگر به دنبال ابزاری هستید که با شما رشد کند. برای یادداشتگیرندگان سبک، راهاندازی ممکن است بیش از حد باشد. اما اگر هدف شما ایجاد یک پایگاه دانش در حال تحول است که میتواند تمام علایق و تلاشهای شما را مدیریت کند، Obsidian بیش از حد انتظار را توجیه میکند. این صرفاً یک برنامه یادداشتبرداری نیست؛ بلکه ابزاری برای درک آنچه میدانید و کشف آنچه نمیدانید است.